صراط مستقيم كدام است


كلمه ي «صراط» كه بيش از 40 مرتبه در قرآن آمده است، به معني راه هموار، روشن و وسيع است. در زندگي انسان راههاي متعددي وجود دارد كه او بايد يكي از آنها را انتخاب كند:

راه هوس هاي خود، راه هوس هاي مردم، راه طاغوت ها، راه نياكان و پيشينيان به جهت تعصب هاي قومي و نژادي، راه



[ صفحه 114]



وسوسه هاي شيطاني، راههاي تجربه نشده و بالاخره راه خدا و اولياي خدا.

طبيعي است كه انسان معتقد به خداوند، از ميان اين همه راه تنها راه خدا و اولياي او را انتخاب مي كند، زيرا اين راه امتيازاتي دارد كه ديگر راهها ندارند:

- راه مستقيم: كوتاه ترين راه ميان دو نقطه است، لذا اين راه نزديكترين راه براي رسيدن به مقصود است.

- راه الهي ثابت است، بر خلاف راههاي ديگر كه طبق هوسهاي خود يا ديگران هر روز تغيير مي كند.

- يك راه بيشتر نيست، زيرا ميان دو نقطه تنها يك خط مستقيم وجود دارد. اما راههاي ديگر متعدد است.

- راهي مطمئن و بي خطر است، بر خلاف راههاي ديگر كه انسان همواره در معرض خطر سقوط قرار دارد.

- راهي كه انسان را به مقصد، يعني رضاي خدا مي رساند و در آن شكست و باخت وجود ندارد.

- راه مستقيم، راه خداست: (ان ربي علي صراط مستقيم) [1] .

- راه مستقيم، همان راه انبياست: (انك لمن المرسلين علي صراط مستقيم) [2] .

- راه مستقيم، راه بندگي خداست: (و ان اعبدواني هذا صراط مستقيم) [3] .



[ صفحه 115]



- راه مستقيم، توكل و تكيه بر خداست: (و من يعتصم بالله فقد هدي الي صراط مستقيم) [4] .

انسان بايد هم در انتخاب راه از خداوند كمك بگيرد و هم در ادامه دادن و بودن در راه. مانند لامپي كه براي روشن ماندن بايد هر لحظه از منبع اصلي برق دريافت كند. لذا نه تنها مردم عادي بلكه پيامبر خدا و ائمه ي معصومين عليهم السلام بايد در هر نماز از خدا بخواهند كه آنان را بر صراط مستقيم پايدار بدارد. نه فقط در حال نماز بلكه در همه حال و در هر كاري، چه انتخاب شغل و چه انتخاب دوست، چه در ازدواج و چه در تحصيل، بايد همواره از خدا بخواهد كه او را در مسير مستقيم قرار دهد. زيرا چه بسا انسان در عقايد صحيح فكر مي كند اما در عمل دچار لغزش مي شود و گاهي به عكس.

راه مستقيم، راه اعتدال و ميانه روي است. علي عليه السلام مي فرمايد: (اليمين و الشمال مضلة و الطريق الوسطي هي الجادة) [5] چپ و راست انحراف است و طريق سعادت همان راه وسط است.

راه مستقيم، يعني دوري از هر گونه افراط و تفريط، نه انكار حق و نه غلو در حق، نه جبر و نه تفويض، نه فردگرايي و نه جامعه گرايي، نه ذهن گرايي و نه عمل زدگي، نه دنياگرايي و نه آخرت زدگي، نه غفلت از حق و نه غفلت از خلق، نه عقل زدگي و نه عاطفه گرايي، نه تحريم طيبات و نه غوطه در شهوات، نه بخل و نه اسراف، نه حسادت و نه تملق، نه ترس و نه تهور، نه و نه و نه.

بلكه چه در عقايد و افكار و چه در اعمال و رفتار، همواره راه



[ صفحه 116]



ميانه و اعتدال را پيش بگيريم.

براي حركت در صراط مستقيم بايد همواره از خدا كمك بگيريم زيرا اين صراط از مو باريكتر و از شمشير تيزتر است و هر لحظه خطر سقوط وجود دارد. كسي از صراط قيامت عبور مي كند كه توانسته باشد در دنيا از صراط مستقيم الهي منحرف نشود، چه انحرافات فكري و چه انحرافات عملي و اخلاقي.

يكي قائل به جبر مي شود و همه ي كارها را به خدا نسبت مي دهد، گويا كه انسان در سرنوشت خود تأثيري ندارد و بي اراده و اختيار است، و ديگري خود را همه كاره و فعال ما يشاء دانسته و دست خدا را بسته مي بيند.

يكي رهبران آسماني را همچون مردم عادي مي داند و ديگري آنها را در حد خدايي بالا مي برد و مسيح را فرزند خدا و بلكه خود خدا مي شمرد!

يكي زيارت و توسل به اولياي خدا را شرك مي داند و ديگري حتي به درخت و ديوار متوسل مي شود! يكي از روي غيرت نابجا، اجازه نمي دهد همسرش از خانه خارج شود و ديگري از روي بي غيرتي همسرش را بي حجاب به كوچه و بازار مي فرستد.

اينها همه انحراف از مسير مستقيم الهي است كه خداوند مي فرمايد: دين پابرجا و استوار من بر صراط مستقيم است: (قل انني هديني ربي الي صراط مستقيم دينا قيما) [6] و در جاي ديگر مي فرمايد: امت اسلام را امتي ميانه قرار دادم تا اسوه و الگوي ديگران باشند:



[ صفحه 117]



(جعلناكم امة وسطا لتكونوا شهداء علي الناس) [7] .

در روايات آمده است كه امامان معصوم عليهم السلام مي فرمودند: راه مستقيم ما هستيم. يعني نمونه ي عيني و عملي راه مستقيم و اسوه و الگو براي قدم برداشتن در اين راه، رهبران آسماني هستند. آنها در دستورات خود درباره ي تمام مسائل زندگي از قبيل كار و تفريح و تحصيل، انتقاد و انفاق، اظهار علاقه و محبت و قهر و صلح، همواره ما را به اعتدال و ميانه روي سفارش كرده اند. كه اين سفارشات در بابي تحت عنوان «الاقتصاد في العبادات» در كتاب شريف اصول كافي آمده است.

ما در اينجا نمونه هايي از آيات و روايات را كه در آنها به جنبه ي اعتدال تأكيد و از افراط و تفريط نهي شده است مي آوريم:

- (كلوا و اشربوا و لا تسرفوا) [8] بخوريد و بياشاميد ولي اسراف نكنيد.

- (لا تجعل يدك مغلولة الي عنقك و لا تبسطها كل البسط) [9] در انفاق كردن نه دست بسته باش و نه چنان گشاده دست كه بعد خود محتاج شوي.

- (الذين اذا انفقوا لم يسرفوا و لم يقتروا و كان بين ذلك قواما) [10] مؤمنان كساني هستند كه به هنگام انفاق نه اهل اسرافند و نه اهل بخل بلكه ميانه رو هستند.

- (لاتجهر بصلوتك و لا تخافت بها وابتغ بين ذلك سبيلا) [11] نمازت را



[ صفحه 118]



نه بسيار بلند بخوان و نه بسيار آهسته بلكه با صدائي معتدل بخوان.

- (و الذين معه اشداء علي الكفار رحماء بينهم) [12] مؤمن هم دافعه دارد هم جاذبه. نسبت به كفار شديد و نسبت به مؤمنان رحيم.

- (اقيموا الصلوة و آتوا الزكاة) [13] هم ارتباط با خالق هم ارتباط با مخلوق. هم نماز بخوانيد و هم زكات بدهيد.

- (الذين آمنوا و عملوا الصالحات) [14] هم ايمان و باور قلبي لازم است و هم رفتار و عمل صالح.

- گرچه قرآن مي فرمايد: (و بالوالدين احسانا) [15] نسبت به والدين احسان كنيد اما در جاي ديگر مي فرمايد: اگر شما را از راه خدا باز دارند، اطاعت آنها جايز نيست: (فلا تطعهما) [16] .

- نه دوستي ها شما را از بيان حق بازدارد: (شهداء لله و لو علي انفسكم) [17] و نه دشمني ها شما را از رفتار عادلانه دور كند. (و لا يجرمنكم شنآن قوم علي ان لا تعدلوا) [18] .

- شب عاشورا، امام حسين عليه السلام هم با خداوند مناجات مي كرد و هم شمشير تيز مي كرد!

- زائران خانه ي خدا روز عرفه و شب عيد قربان دعا مي خوانند، اما روز عيد بايد به قربانگاه رفته و با خون آشنا شوند!

- و بالاخره اسلام دين يك بعدي نيست كه به جنبه اي توجه كند و جنبه اي را فراموش كند، بلكه به همه ي ابعاد وجود انسان در حد



[ صفحه 119]



اعتدال و ميانه توجه كرده است.

(صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لاالضالين)

به راه كساني كه آنها را مشمول نعمت خود ساختي هدايت كن، نه راه كساني كه بر آنان غضب كردي و نه گمراهان.

نمازگزار بدنبال درخواست هدايت به راه مستقيم، از خداوند مي خواهد كه او را به همان راهي هدايت كند كه نعمت يافتگان الهي در آن راه بوده اند. قرآن در آيات 68 سوره نساء و 58 سوره مريم اين گروه را معرفي مي كند كه در اينجا توجه شما را به آيه 68 نساء جلب مي كنيم:

(و من يطع الله و الرسول فاولئك مع الذين انعم الله عليهم من النبيين و الصديقين و الشهداء و الصالحين) كساني كه پيروي خدا و رسول بنمايند، آنان با كساني هستند كه خداوند آنها را نعمت بخشيده، از پيامبران و راستگويان و شهدا و صالحان.

بنابراين نمازگزار از خداوند مي خواهد او را در خط انبيا و شهدا و صالحان قرار دهد. آرزوي پيمودن راه اين نيكان و پاكان، انسان را از خطر كجروي و بيراهه روي باز داشته و ياد و خاطره ي آنان را همواره در ذهن و خاطر نمازگزار زنده مي دارد.


پاورقي

[1] سوره هود، آيه 56.

[2] سوره يس، آيات 3 - 4.

[3] سوره يس، آيه 61.

[4] سوره آل عمران، آيه 101.

[5] بحار، ج 87، ص 3.

[6] سوره انعام، آيه 161.

[7] سوره بقره، آيه 143.

[8] سوره اعراف، آيه 31.

[9] سوره اسراء، آيه 29.

[10] سوره فرقان، آيه 67.

[11] سوره اسراء، آيه 110.

[12] سوره فتح، آيه 29.

[13] سوره بقره، آيه 43.

[14] سوره بقره، آيه 82.

[15] سوره بقره، آيه 83.

[16] سوره عنكبوت، آيه 8.

[17] سوره نساء، آيه 135.

[18] سوره مائده، آيه 8.


بازگشت