نماز در كلام علي


حضرت علي عليه السلام بارها در نهج البلاغه از نماز و ياد خدا سخن به ميان آورده كه در كتابي به نام «نماز در نهج البلاغه» گردآوري شده است. ما در اينجا جملاتي را در مورد فلسفه ي ذكر و ياد خدا كه مهمترين مصداقش نماز است از آن حضرت نقل مي كنيم:

«ان الله جعل الذكر جلاء للقلوب تسمع به بعد الوقرة و تبصر به بعد العشوة» [1] خداوند ذكر و يادش را صيقل روحها قرار داد تا گوشهاي سنگين با ياد خدا شنوا و چشم هاي بسته با ياد او بينا شوند.



[ صفحه 29]



آنگاه حضرت در مورد بركات نماز مي فرمايد:

«قد حفت بهم الملائكة و نزلت عليهم السكينه و فتحت لهم ابواب السماء و اعدت لهم مقاعد الكرامات» فرشتگان آنان را دربر مي گيرند و آرامش بر آنان نازل مي شود، درهاي آسمان بر آنان گشوده و جايگاه خوبي برايشان آماده مي شود.

در خطبه اي ديگر مي فرمايد:

«و انها لتحت الذنوب حت الورق و تطلقها اطلاق الربق» [2] نماز گناهان را مثل برگ درختان مي ريزد و انسان را از ريسمان گناه آزاد مي كند.

آنگاه در ادامه، تشبيهي جالب از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله نقل مي فرمايد كه: نماز همچون جوي آبي است كه انسان روزي پنج مرتبه خود را در آن شستشو دهد، آيا ديگر آلودگي باقي مي ماند؟

در خطبه ي 196 گوشه هايي از مفاسد اخلاقي همچون كبر و سركشي و ظلم را برمي شمرد و سپس مي فرمايد: درمان اين مفاسد نماز و روزه و زكات است. آنگاه در مورد آثار نماز مي فرمايد:

«تسكينا لاطرافهم، تخشيعا لابصارهم، تذليلا لنفوسهم، تخفيضا لقلوبهم، ازالة للخيلاء عنهم ان او حشتهم الوحشة آنسهم ذكرك» نماز به همه ي وجود انسان آرامش مي بخشد، چشمها را خاشع و خاضع مي گرداند، نفس سركش را رام، دلها را نرم و تكبر و بزرگ منشي را محو مي كند. به هنگام وحشت و اضطراب و تنهايي، ياد تو موجب انس و الفت آنها مي شود.

البته روشن است كه همه ي مردم چنين بهره هايي را از نماز ندارند،



[ صفحه 30]



بلكه تنها گروهي هستند كه شيفته ي نماز و ياد خدا هستند و آن را با تمام دنيا عوض نمي كنند.


پاورقي

[1] نهج البلاغه، خطبه 222.

[2] نهج البلاغه، خطبه 199.


بازگشت