حديث امام صادق در نهي از وصف خدا، به صفت آفريدگان


پاورقي شماره ي 16 صفحه 74

مجلسي در بحار، جلد 287:3 آورده كه: علي بن الحسين، از هارون بن موسي، از محمد بن همام، از حميري، از عمر بن علي العبدي، از داوود بن كثير رقي، روايت كرده است كه؛ يونس بن ظبيان گفت:

«بر امام صادق عليه السلام، وارد شدم و گفتم:

يابن رسول الله! من، بر مالك و أصحابش، درآمدم و شنيدم؛ بعضي از آنان مي گويد: [البته؛ براي خدا، صورتي است مانند صورتها!]

و برخي اظهار مي كند: [داراي دو دست است!]

و بر اين عقيده، به فرمايش خدايتعالي! دليل مي آورند، كه فرمود: [بيدي استكبرت] [1] .

و برخي از آنها مي گويد: [او، مانند جوان سي ساله است!]

در اين باره چه مي فرمايد؟ يابن رسول الله!»

يونس گفت:

«آن بزرگوار، تكيه داده بود، در اين موقع، صاف نشست و فرمود: [اي خدا! بخششت! بخششت!]

آنگاه فرمود:

اي يونس! هر كه گمان كند كه؛ براي خدا، صورتي مانند صورتها است! تحقيقا؛ مشرك شده! و هر كه گمان كند كه؛ براي خدا، جوارحي است، چون جوارح آفريدگان! او، به خدا، كافر است. بنابراين؛ گواهي اش را قبول نكنيد! و ذبيحه ي او را نخوريد.

خدا، منزه و برتر است! از آنچه تشبيه كنندگان به صفت آفريدگان، وصفش كنند!. صورت و وجه خدا، أنبياء و أولياي او است. [2] .

و اينكه فرمود: [خلقت بيدي استكبرت]، [يد] به معني قدرت است، مانند اينكه فرمود: [و أيدكم بنصره] [3] .

پس؛ هر كه گمان كند كه؛ خدا، در چيزي است! يا بر چيزي است! يا از چيزي به چيزي محول شود! يا از او، چيزي خالي است! يا چيزي به او اشتغال دارد! تحقيقا؛ به صفت آفريدگان، او را توصيف كرده!! و خدا، خالق هر چيز است. با قياس، مقايسه نشود! و به مردم، شباهتي ندارد! از او، مكاني خالي نيست! و او را جائي فرا نگرفته! در دوريش نزديك است! و در نزديكيش دور!. آن، [خدا]، پروردگار ما است! هيچ معبودي، جز او نيست!.

پس؛ هر كه اراده ي خدا كند، و بدين صفت، او را دوست بدارد، او، از موحدين است. و هر كه؛ به غير اين صفت، او را دوست بدارد، خداوند، از او بيزار است! و ما (هم) از او بيزار!»



[ صفحه 178]




پاورقي

[1] ص، آيه ي 75.

[2] چون؛ مولي سبحانه! بندگان خويش را به واسطه ي آن بزرگواران، مخاطب قرار مي دهد و با آنان روبرو مي شود، و بندگان (نيز) به وسيله ي آن أولياء، به خدا، توجه پيدا مي كنند.

[3] أنفال، آيه 26.


بازگشت