صفات خدا در حديث امام، موسي بن جعفر
پاورقي شماره ي 15 صفحه 73
شيخ صدوق، در توحيد: 76 آورده است كه: مرحوم پدرم و عبدالواحد بن محمد بن عبدوس عطار گفتند: علي بن محمد بن قتيبه، از فضل بن شاذان، روايت مي كند كه: محمد بن أبي عمير گفت:
«بر آقايم موسي بن جعفر عليهماالسلام وارد شدم و به او گفتم: يابن رسول الله! مرا توحيد، بياموز!
فرمود: اي أبامحمد! در توحيد، از آنچه خدايتعالي! در كتابش يادآور شده، تجاوز مكن، كه هلاك مي شوي. و بدان! كه خدايتعالي! واحد و [أحد] و صمد است. نزائيد كه ارث بگذارد! و زائيده نشد، كه مشاركتي در بين باشد. و صاحب و فرزند و شريكي نگرفت!. و او، زنده اي است! كه مرگ و مير ندارد. و توانائي است كه عاجز نشود. و قاهري است كه مغلوب نگردد. و بردباري است كه شتاب نكند. و دائمي است كه از بين نرود. و باقي است كه فاني نشود. و ثابتي است كه زائل نگردد. و بي نيازي است كه بر او، تهي دستي، راه ندارد. و عزيزي است كه خوار نشود. و عالمي است كه نادان نگردد. و عدلي است كه ستم نكند. و بخشنده اي است كه بخل نورزد.
و او، موجودي است كه خردها اندازه اش نگيرد! و أوهام بر او واقع نشود! و أقطار به او احاطه نكنند! و مكان، او را دربر نگيرد! و بينش و ديده ها، دركش ننمايد! و او، بينش ها را درك كند! و او، لطيف و ذره پرور و آگاه است! و همانندش چيزي نيست! و او، شنوا و بينا است.
[از نجوي، سه نفر نباشد، جز اينكه او، چهارمي آنها است. و پنج نفر نباشد، جز اينكه او، ششمي آنها است. و نه كمتر از آن و نه بيشتر! جز اينكه هر جا باشند - او - با آنها است.] [1] .
و او، أولي است كه قبلش چيزي نيست! و آخري است، كه بعدش چيزي ني!. و او، قديم است و ماسواي او، مخلوق و حادث. از صفات آفريدگان، منزه و برتر است! برتري فراواني - علوا كبيرا -»
و مجلسي در بحار، جلد 262:3 از [فقه الرضا (ع)] آورده (و در آنجا) گفته:
«و از عالم عليه السلام روايت مي كنم - و از چيزي از صفات، از او پرسيدم - فرمود:
از آنچه در قرآن است، تجاوز مكن!.»
[ صفحه 177]
پاورقي
[1] «ما يكون من نجوي ثلثة الا هو رابعهم و لاخمسة الا هو سادسهم و لا أدني من ذلك و لا أكثر الا هو معهم أينما كانوا» مجادله، آيه 7.