حديث قدسي در صلاح بندگان


پاورقي شماره ي 10 صفحه 57

كليني در كافي - جلد 60:2 - از محمد بن يحيي، از أحمد بن محمد بن عيسي، از ابن محبوب، از داوود رقي، از أبوعبيده ي حذاء، از امام باقر عليه السلام، از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم روايت كرده كه؛ خداي عزوجل! فرمود:

«به راستي؛ از بندگان مؤمنم بندگاني اند كه؛ أمر دين آنها، برايشان اصلاح نمي شود! جز به (ثروت و) بي نيازي و وسعت زندگي و تندرستي! بدين جهت، آنها را به (ثروت و) بي نيازي و وسعت زندگي و تندرستي! آزمايش مي كنم، و أمر دينشان - خواه ناخواه - اصلاح مي شود.

و البته! از بندگان مؤمنم بندگاني اند كه؛ أمر دين آنها، برايشان اصلاح نمي شود! جز به فقر و فاقه و زمينگيري و ناخوشي بدن آنان! بدين جهت؛ آنها را به فقر و فاقه و زمينگيري و ناخوشي، گرفتار مي سازم. و أمر دينشان - خواه ناخواه - اصلاح مي گردد. و من مي دانم كه؛ أمر دين بندگان مؤمنم، با چه اصلاح مي شود.

و به راستي كه! از بندگان مؤمنم هر آينه؛ فردي است، كه در عبادت من، كوشا است! و از خواب ناز! و رختخواب گرم و نرمش! - شبها - به تهجد من برمي خيزد! و خودش را در بندگيم به رنج و تعب مي اندازد! آنگاه؛ يك شب، دو شب، بر چشم او، خواب (شيرين)، مسلط كنم! - به خاطر نظري كه بر او دارم! و براي نگهداري و ابقايش! - نتيجة؛ مي خوابد و صبح برمي خيزد! در حالي كه؛ به خويشتن، غضبناك و ملامتگر است! و اگر؛ بين او و آنچه از بندگيم اراده مي كند، آزاد بگذارم، از آن، خودپسندي و عجب و شگفتي! بر او وارد مي شود. و عجب، او را به غرور و خودباختگي به أعمالش مي كشاند. و از آن، به خاطر پسند أعمال و از خود راضي بودنش، به خوي زشتي مي گرايد! كه نابوديش در او است!. حتي؛ گمان مي كند كه حقيقة؛ به عبادت كنندگان، فائق آمده! و در بندگيش از حد و مرز كوتاهي و تقصير، گذشته! آنگاه؛ از من، دور مي شود! و به گمانش به من، تقرب پيدا كرده است.

پس؛ عاملين، بر أعمالي كه از آنان - براي ثوابم - سر مي زند، تكيه نكنند. و البته؛ آنها هر چند كوشش كنند! و خود را به رنج افكنند و عمرشان را در عبادتم فاني كنند! [در آنچه كه؛ نزد من، از كرامت و نعيم بهشتم مي خواهند و درجات عالي بلندپايه! در جوارم مي طلبند] مقصرند! و به كنه بندگيم [در عبادتشان] نارسا!. وليكن؛ به رحمتم، بايستي وثوق و اطمينان پيدا كنند، و به فضل و عنايتم، بايستي مسرور و خوشحال باشند! و به جانب حسن ظن و خوشگماني به من! بايستي مطمئن و دل آرام گردند. البته؛ رحمتم در آن لحظه، آنها را دريابد! و از جانب من، به جنت رضوانم برساند! و آمرزشم به آنها، لباس گذشت مرا بپوشاند!. و يقينا؛ من، منم؛ الله و رحمن و رحيم! و به آن، خود را مسمي كرده ام.



[ صفحه 168]




بازگشت