تفسير فاتحة الكتاب
پاورقي شماره ي 6 صفحه 36
در نامه ي أميرالمؤمنين عليه السلام به پادشاه روم
از كتاب [ارشاد القلوب] در آنچه أميرالمؤمنين عليه السلام، به پادشاه روم نوشت - هنگامي كه از آن حضرت، از تفسير فاتحة الكتاب پرسيد -
به او نوشت:
اما بعد؛ به راستي! من، خدا را ستايش مي كنم! خدائي كه؛ جز او معبودي نيست! تا آفريدگان، واله و شيداي او گردند!.
(خدائي كه:) داناي رازهاي نهان است! و نازل كننده ي بركات آسمان!
«هر كه را، خدا، هادي و رهنمون شود! گمراه كننده اي برايش نيست. و هر كه را، خدا، گمراه كند! هدايت كننده اي برايش نيست.»
نامه ات رسيد و عمر بن الخطاب، آن را به من داد، خواندم.
و اما؛ سؤال تو، از نام «الله» تعالي!:
در واقع، او، نامي است، كه در آن، شفاي هر دردي است! و يار هر درمان!.
و اما؛ الرحمن:
همان، پناه و پناهندگي است! براي تمام كساني كه؛ به او ايمان آوردند. و او، نامي است كه؛ غير (خداي) رحمن - تبارك و تعالي! - أحدي به اين اسم، ناميده نشده.
و اما، الرحيم:
كسي كه نافرمان شد! و بازگشت! و ايمان آورد! و عمل صالحي بجاي آورد! از رحمت و مهربانيش بهره ور شد.
و اما؛ الحمدلله رب العالمين:
آن، ثنائي است از ما، به پروردگار ما - تبارك و تعالي! - به خاطر آنچه بر ما نعمت، ارزاني داشت!.
و اما: مالك يوم الدين:
در حقيقت؛ او، روز رستاخيز، مالك سرنوشت خلايق است! و هر كه در دنيا، از شك و ترديدش أثري به جاي مانده! يا سخت به گردنكشي پرداخته! (چنين فردي را) به آتش افكند! و از (رنج و) عذاب خداي عزوجل! برايش گريز و امتناعي نيست! و هر كه در دنيا، جبين كرنش و فروتني! بر آستان او سائيده! و بر اين خصلت بندگيش، رنگ دوام و حفاظت داده است، به رحمت بيكرانش! او را در بهشت برين، جاي دهد!.
و اما؛ اياك نعبد:
[ صفحه 146]
به راستي؛ ما، خدا را مي پرستيم، و با او، چيزي را شريك نمي دانيم!.
و اما؛ اياك نستعين:
البته! ما، عليه شيطان - كه رانده ي درگاه خدا است! - از خداي عزوجل! ياري و كمك مي طلبيم! تا آنچنانكه شما را گمراه نمود، ما را گمراه نكند!.
و اما؛ اهدنا الصراط المستقيم:
آن، طريق واضح و روشن است. هر كه در اين دنيا، عمل صالحي انجام داد، البته! او، بر راهي است كه؛ به سوي بهشت (برين!) مي پيمايد!.
و اما؛ صراط الذين أنعمت عليهم:
همان نعمتي است كه؛ خداي عزوجل! آن را بر كساني كه پيش از ما بودند - از پيامبران و صديقين - ارزاني داشت. بدين جهت؛ از خدا، [كه پروردگار ما است!] درخواست مي كنيم، آنچنانكه بر آنان، نعمت (خويش) ارزاني داشت، بر ما (نيز) انعام فرمايد.
و اما؛ غيرالمغضوب عليهم:
آنان يهودند، كه نعمت خدا را به كفر و ناسپاسي، مبدل ساختند! در نتيجه؛ بر آنان خشم و غضب كرد! و از آنها، خنزير و ميمون ها قرار داد. پس؛ ما، از خدا درخواست مي كنيم، آنچنان كه خشم و غضب بر آنها كرد، (هيچگاه؛) بر ما، خشم و غضب، روا ندارد.
و اما؛ و لا الضالين:
تو و أمثال تو - اي پرستنده ي صليب كثيف و آلوده! - بعد از عيسي بن مريم، گمراه شديد!. پس؛ ما، از خدا [كه پروردگار ما است!] درخواست مي كنيم؛ تا آن چنان كه شما گمراه شديد، ما را گمراه نسازد.
بحار، جلد 260:92 تا 261.
[ صفحه 147]