درباره ي «مالك يوم الدين»


امام عليه السلام فرمود:

(خدا) بر اقامه ي روز جزا - كه همان روز حساب است - قادر و توانا است. قادر است كه آن را از زمان وقوعش جلو بيندازد! و از أوقات بروزش به تأخير افكند!

او، در روز جزا - نيز - مالك است. از اين رو؛ به حق، داوري كند. كسي كه؛ دامن خويش به جور و ستم، آلوده است! در آن روز، مالك هيچ حكم و داوري نيست! [همان گونه كه در دنيا، كسي كه صاحب اختيار و مالك أحكام است ستم كند!.]

فرمود: و أميرالمؤمنين عليه السلام اضافه نمود كه؛ آن، روز حساب است.

و فرمود كه: شنيدم رسول خدا (ص) مي فرمايد:

آيا؛ شما را به زيرك ترين زيركها! و أحمق ترين أحمقها! خبر ندهم؟



[ صفحه 136]



گفتند: آري! يا رسول الله!

فرمود: زيركترين زيركها، كسي است كه؛ نفسش را محاسبه كند! و براي آنچه بعد از مرگ است، عمل نمايد. و أحمق ترين أحمقها كسي است كه؛ پيرو هواي نفسش باشد! و آرزوهاي پوچ از خدا بخواهد!.

در اين هنگام، مردي گفت: يا أميرالمؤمنين! و انسان، نفسش را چطور محاسبه كند؟

فرمود: هر گاه؛ (برايش) بامدادي! سپس شامگاه، فرارسد به نفس خويش مراجعه كند و بگويد:

اي نفس! به راستي؛ اين روز، بر تو سپري شد. هرگز به سوي تو برنمي گردد! و خدايتعالي! درباره اش تو را بازخواست نمايد كه؛ در چه فاني اش كردي؟ در آن، چه عملي انجام دادي؟ آيا خدا را به ياد آوردي؟ يا او را ستودي؟ آيا؛ حوائج مؤمني را برآوردي؟ آيا؛ گرفتاري و بلا را از او برطرف ساختي؟ آيا؛ هنگامي كه؛ از تو غايب بود، آبروي او را - در أهل و أولادش - نگهداشتي؟ آيا؛ بعد از مرگ، احترام او را در أخلافش رعايت كردي؟ آيا، از غيبت برادر مؤمني [به فضل و برتري مقامت] صرفنظر كردي؟ آيا؛ مسلماني را كمك كردي؟ در آن چه كردي؟

و آنچه در كمون وجود او است، به ياد آورد.

پس؛ اگر به يادش آيد كه از او، خيري سر زده، به حمد و ستايش خداي عزوجل! پردازد و به توفيقش، او را به بزرگي ياد كند!. و هر گاه نافرماني و عصيان يا تقصيري به ياد آورد، ذات أقدس الهي را به ترك تكرارش استغفار كند! و با طريق زير، از نفس خويش، آن را بزدايد:

[به تجديد صلوات بر محمد و آل پاك و طاهر او!. و پيشنهاد بيعت أميرالمؤمنين صلوات اله عليه، بر نفس خويش! و پذيرفتنش براي آن!. و تكرار لعن مبغضين و بدخواهان و دشمنان او و بازدارندگان از حقوقش!]

پس؛ هر گاه چنين فعلي از او سر زد، خداي عزوجل! گفت: با موالات و دوستيت با أولياء و دوستان من، و عداوت و دشمني ات با دشمنانم، در چيزي از گناهان، با تو مناقشه نكنم!.


بازگشت