تفسير «الحمدلله رب العالمين»


اشاره به اين است كه؛ آنچه در جهانهاي گوناگون، وجود دارد، همه - از لحاظ مبدأ و پيدايش - به خداي تعالي منتهي مي گردد! و او، پرورش و تربيتش را به عهده دارد. و شؤون او را در تمام عوالمش اداره مي كند! و او، منعم همگان است.

از امام سجاد عليه السلام روايت است كه:

«مردي به حضور أميرالمؤمنين عليه السلام آمد و گفت؛

مرا از [الحمدلله رب العالمين] آگاه كن! تفسيرش چيست؟!.

فرمود:

[الحمدلله]، آن است كه؛ خدا، برخي از نعمي را (كه) به بندگانش ارزاني داشته! به آنها - سربسته - معرفي كرده است! چون، تفصيلا؛ به شناسائي همه ي آنان، قادر نيستند. زيرا؛ نعم و عطاي او، بيش از آن است كه؛ به شماره در آيد و شناخته شود!.

از اين رو، به آنها فرمود:

[بگوئيد: حمد و ثنا، مخصوص خدا است! بر آن چيزي كه بدان وسيله، بر ما، انعام فرمود!.]

[رب العالمين]، يعني، مالك و صاحب اختيار جهانها است!

و جهانها؛ گروه اجتماعات، از همه ي مخلوق - از جماد و حيوان - است.

اما حيوانات: خداوندگار، آنها را در [يد] توان و قدرتش زير و زبر مي كند! و از روزيش به آنان مي خوراند! و در كنف حمايتش نگهدار! و بر آنان محيط است!. و بر أساس و بناي مصلحتش، همه را تدبير مي كند!.

و اما جمادات: همو است كه؛ (با دست) قدرتش آنها را نگه مي دارد! و آنچه را كه به هم پيوند و پيوستگي دارد، از سقوطشان جلوگير است. و آنچه؛ در حال انهدام و سقوط است، مانع از اتصال و پيوند آن است!. آسمان را حافظ و نگهدار است، كه بر زمين، واقع نشود - مگر به اذن و اجازه ي او - و زمين را حافظ و نگهدار است كه فرو نرود! [جز به فرمان و أمر او!]. به راستي كه او، بر بندگانش - حقيقة! - رأفت و رحمت بسيار دارد!.



[ صفحه 36]



فرمود:

و [رب العالمين] مالك و خالق و روزي رسان آنها است، - از آنجا كه مي دانند! و از آنجا كه؛ نمي دانند! -

پس؛ روزي، معلوم و تقسيم شده است. فرزند آدم، به هر روش و آئين، كه مي خواهد! در دنيا، رفتار نمايد - در هر حال و موقعيتي كه هست - روزي، به او مي رسد. تقواي تقوي دار، زيادش نكند! و تبهكاري (فاسق و) فاجر، به كاهش و نقصانش نيالايد!. بين بني آدم و روزيش پرده اي است كه؛ روزي، طالب و جوياي او است! تا آنجا كه اگر؛ أحدي از شما در طلب روزي اش درنگي نمايد، روزيش در جستجوي او است! همچنان كه؛ مرگ و مير، به جستجوي وي است!» [1] .


پاورقي

[1] بخشي از تفسير امام (حسن) عسكري عليه السلام است. به فصل سوم، پاورقي شماره ي 5 مراجعه شود.


بازگشت