تفسير «الرحمن الرحيم» (1)


در آن، اشاره اي است كه؛ نعم سرشار و پراكنده - در دو جهان - تماما از او است!. و براي او است، رحمت همگاني دنيا! و رحمت ويژه ي عالم آخرت!.

روايت است كه؛

«رحمن»: همان (كسي) است كه؛ به روزي بندگانش شديدا متمايل است! و مواد روزيش را از آنان نبرد، اگر چه؛ فرمانش نبرند!.

به أفراد با ايمان، در كاهش بندگي و طاعتشان، «رحيم» است. و به أفراد كافر كيش و ناسپاس! - كه (از درگاه مقدس او) خواستار (كمك و) همراهي اند، با رفق و مدارا، نسبت به آنان - [رحيم] است!

امام حسن عسكري عليه السلام فرمود:

«رحمن، همان (كسي) است كه؛ به روزي بندگانش شديدا متمايل است!.»

فرمود:

«و از رحمت او است، كه چون؛ نيروي بلند شدن و غذا خوردن از كودك، گرفته است، به جاي آن، تاب و توان به مادرش داد! و او را به كودك (خويش) دلسوز و مهربان آفريد! تا به تربيت و پرستاريش قيام كند. و چنانچه؛ (دست روزگار،) مادري از مادران را سنگدل و بي عاطفه! پروريد، تربيت اين طفل (عاجز) را به ديگر مؤمنين، واجب گردانيد.

و از آنجا كه؛ نيروي تربيت و قيام به مصالح فرزند، از (شالوده ي وجود) برخي از حيوانات، گرفته شده! آن تاب و توان را در أولاد و فرزندشان، جايگزين نمود! كه در زاد روزش به پا خيزد! و به دنبال روزي مقدرش به راه افتد.»

از أميرالمؤمنين عليه السلام، (روايت شده، كه؛)

«رحيم است، به بندگان مؤمن. و از رحمت وي است، كه صد رحمت آفريد! و از آن، رحمت واحدي، در همه ي آفريدگان قرار داد! و به آن - مردم - به يكديگر، رحيم و دلسوزند! و مادر به فرزندش مهربان!. و (از اين رو) مادران (در عالم) حيوانات، بر أولادشان، گرايش و عطوفت دارند!. پس آنگاه كه؛ روز رستاخيز، فرا رسد! [رحمت واحد] را به نود و نه بخش ديگر، بيفزايد و با آن، به أمت (جليل) محمد صلي الله عليه و آله، رحمت آورد!



[ صفحه 34]



آنگاه؛ درباره ي كساني از أهل اين ملت - كه برايشان، خواهان شفاعت اند - شفيعشان گرداند.» [1] .

و از آن حضرت، درباره ي «بسم الله الرحمن الرحيم» چنين روايت شده:

«به راستي! وقتي كه؛ [الله] به زبان آوري، بزرگترين نام! - از نامهاي خدا - را گفته اي!. و آن، اسمي است كه؛ غير خدا، شايسته نيست به آن ناميده شود. و هيچ آفريده اي، به آن نام، خوانده نشده است!.»

مرد سؤال كننده گفت: «بنابراين؛ تفسير [الله] چيست؟!»

فرمود:

«او است، كسي كه؛ همه ي آفريدگان، به هنگام شدائد و نيازمنديها! و نااميدي و انقطاع از جميع [ما سوي الله!] و قطع رابطه از غير خدا، [به سوي او] واله و شيدايند!!

و اين، بدان جهت است كه؛ هر رياست طلب و بزرگمنشي! - در اين دنيا - اگر چه بي نيازي و طغيان وي، چشمگير است، (ولي) هنگامي كه؛ حوائج زيردستانش به او زياد شود! (سرانجام،) نياز و حاجاتي به آنها روي آور مي شود، كه اين (رياست طلب و) عظمت خواه، به انجامش قادر نيست! و خود اين نيز، با حاجات و نيازي روبرو مي شود، كه در انجامش ناتوان است!. نتيجة؛ به هنگام ناچاري و فقر و فاقه اش! به سوي خد، انقطاع و بريدگي پيدا مي كند. تا هم و غم او كه زائل شد، (دوباره) به شرك خود، باز گردد!!.

آيا به خداي عزوجل! گوش نمي دهي؟ مي فرمايد:

بگو: رأيتان چيست؟ مرا باخبر كنيد! كه هر گاه؛ شما را عذاب خدا فرا گيرد! و يا شما را ساعت قيامت، فرا رسد! - اگر راستگوايد! - آيا غير خدا را مي خوانيد؟ بلكه؛ [فقط] او را مي خوانيد!. پس؛ آنچه خواهش و دعا، به او داريد - اگر بخواهد - (برآورده مي كند، و شرنگ و تلخي را) برطرف مي سازد. و آنچه شرك آوريد، فراموش مي كنيد!.] [2] .

خداي عزوجل! به بندگانش فرمود:

اي نيازمندان رحمتم! به راستي؛ ذلت بندگي را [در همه حال،] و نياز را [در همه اوقات،] گردنگيرتان ساختم! پس؛ در (هر چيز و) هر كاري كه شروع مي كنيد، و به تمام آن و بلوغ نهائي اش اميدواريد، به سوي من كرنش كنيد!. و يقين بدانيد هر گاه؛ اراده كنم كه؛ بخشش و عطا، به شما روا دارم! أحدي، به منع شما قادر نيست!. و هر گاه اراده كنم كه؛ (نعمتي) از شما باز دارم! كسي، به عطاي شما، قادر نيست!.

بدين جهت؛ من، ذيحق ترين فردي ام، كه؛ به آستانش گدائي شود! و لايقترين كسي كه؛ (بايستي آفريدگان) به سويش تضرع و زاري كنند!.

از اين رو؛ در آغاز هر مطلب كوچك و بزرگي بگوئيد:



[ صفحه 35]



[بسم الله الرحمن الرحيم]

كه در واقع، چنين گفته ايد:

بر اين كار، استعانت و ياري، از خدا مي طلبم!. خدائي كه؛ پرستش و بندگي غير او، جايز نيست!. خدائي كه؛ دادرس است، هر آنگاه؛ از او دادخواهي شود! پذيرا و جوابگو است، هر گاه؛ خوانده شود!.

[رحمن] است!

چون؛ با توسعه ي رزق و روزي، بر ما، رحمت آورد!.

[رحيم] است بر ما!

- در أديان ما، و دنيا و آخرت ما -

خدا، دين را بر ما تخفيف داد! و آن را سبك و آسان گردانيد! و او، بر ما - با جدائي و تميز ما از دشمنانش - رحمت آورد...» [3] .


پاورقي

[1] اينها، (فرازهائي) از تفسير امام حسن عسكري عليه السلام است. و مربي و استاد ما، پدر بزرگوارم - كه رحمت ايزدي بر او! - در طي بيانات و مباحثش چه بسيار، از آن فرمايشات گهربار، مي آورد!. و چون؛ در آن، گوهرهاي نفيس و منافع (سرشاري) است! آنچه؛ ويژه ي تفسير «فاتحة الكتاب» است، در فصل سوم، پاورقي شماره ي 5 - عينا - به پيوستيم. (راجع به اعتبار تفسير امام عسكري عليه السلام به بخش چهارم، شماره ي 1 - مراجعه شود. شاهمرادي).

[2] «قل أرأيتكم ان أتاكم عذاب الله أو أتتكم الساعة أغير الله تدعون ان كنتم صادقين. بل اياه تدعون فيكشف ما تدعون اليه ان شاء و تنسون ما تشركون.» أنعام، آيه هاي 40 و 41.

[3] توحيد: 232 - 231 و بحارالأنوار، جلد 232:92).


بازگشت