مقابله به مثل با مخالفان ولايت


يكي از دلايلي كه لزوم شهادت ثالثه را در اذان و اقامه تأييد مي كند، موضوع دفاع و مسأله ي مقابله به مثل در برابر معاندان و دشمنان حضرت علي عليه السلام و آل علي عليهم السلام مي باشد، چرا كه بني اميه و بني مروان، گستاخي را به جايي رساندند كه العياذ بالله، لعن و سب حضرت امام علي عليه السلام را جزء اذان قرار دادند و آن را در مأذنه ها و بر فراز منبرها با صداي بلند، اعلام مي نمودند. بلكه منكر اسلام و ايمان حضرت علي عليه السلام شدند، با اين كه آن حضرت نخستين شخصي بود كه اسلام را پذيرفت، و ايمانش از ايمان همه ي مسلمين قوي تر بود، و به اندازه ي يك چشم به هم زدن، مشرك نشد، بلكه او طبق صريح قرآن، در آيه مباهله (61 آل عمران) نفس پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم، و طبق روايت معتبر «عقد مؤاخات» برادر پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم، و نيز داماد آن حضرت بود.

نيكوترين دفاع و رويارويي با اعمال و افكار معاندان همان مقابله به مثل است كه عبارت از شهادت به ولايت و گواهي



[ صفحه 78]



به امير مؤمنان بودن علي عليه السلام در اذان بر بالاي مأذنه ها، بعد از شهادت به يكتايي خدا و رسالت پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم است، كه رد عملي ما بر ضد معاندان خواهد بود.

چنانكه به طور تواتر (بسيار) نقل شده كه در جنگ هاي مشركان با مسلمانان، (مانند جنگ احد) مشركان فرياد مي زدند:

«اعل هبل؛ بزرگ باد بت هبل.»

پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم به مسلمانان امر كرد كه با فريادهاي بلند پاسخ آنها را با اين جمله بدهند:

«الله اعلي و اجل، الله اعلي و اجل؛

خداوند بالاتر و بزرگتر است.»

مشركان فرياد مي زدند:

«ان لنا العزي و لا عزي لكم؛

همانا براي ما بت عزي هست و شما عزي نداريد.»

پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم به مسلمانان فرمان داد، در پاسخ آنها يك صدا فرياد بزنند.

«الله مولانا و لا مولاكم؛

خداوند مولاي ماست ولي شما مولا نداريد.»



[ صفحه 79]



ابوسفيان گفت: روزگار در گردش است و گاهي به دست ما و گاهي به دست شما، و جنگ بازنده و برنده دارد (امروز روزگار در دست ما است و ما برنده شديم)

پيامبر به مسلمانان فرمود: به سخن او جواب بدهيد، مسلمانان گفتند:

«قتلانا في الجنة، و قتلا كم في النار؛

كشته هاي ما در بهشتند، ولي كشته هاي شما در دوزخ مي باشند.» [1] .

من سوگند به خداوند ياد مي كنم، سوگندي كه گناهي در آن نيست كه شهادت ثالثه (گواهي به ولايت علي عليه السلام در اذان و اقامه) در پيشگاه خدا و رسول و مسلمانان مخلص، عمل محبوب خواهد بود، چرا چنين نباشد كه قبلا خاطر نشان شد كه طبق سخن پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم همه ي كرامتها و امتيازاتي كه پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم دارد - جز مقام نبوت - همه ي آنها در وجود حضرت علي عليه السلام جمع است، به علاوه حضرت علي عليه السلام همانند شخص پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم است، و رسول خدا در جنگ خيبر در شأن او فرمود:

«لاعطين الراية غدا رجلا يحبه الله و رسوله و يحب الله و رسوله؛



[ صفحه 80]



فردا حتما پرچم را به دست مردي مي دهم كه خدا و رسولش او را دوست دارند، و او خدا و رسولش را دوست دارد.»

سرانجام اين افتخار و پيروزي نصيب حضرت علي عليه السلام شد. [2] .

با اين كه در ميان مسلمانان در آن هنگام شخصيتهاي ممتازي بودند كه فضائل و كمالات آنها غير قابل انكار بود، ولي پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم علي عليه السلام را به عنوان اين كه خدا و رسولش او را دوست دارند و او خدا و رسولش را دوست دارد معرفي نمود.

استاد ما عالم بزرگوار، رامهرمزي (ره) در يكي از بحثها مي فرمود: تشريع و قانونگزاري الهي مراحلي دارد كه يكي از آن مراحل؛ مصلحت و حب خداوند به قانون مورد تشريع است. و در اين مورد مثالهايي مي زد، كه آنها را در محل خود در بحث اصول فقه ذكر كرده ايم. [3] .



[ صفحه 81]




پاورقي

[1] بحار، ج 20، ص 23.

[2] تاريخ طبري، ج 2، ص 94، بحار، ج 21، ص 15 و 16.

[3] از ا ين مطلب مي توان نتيجه گرفت كه جايگاه رفيع و محبوبيت عظيمي كه حضرت علي عليه السلام در پيشگاه خداوند دارد، ايجاب مي كند كه نام بلندش در اذان در كنار توحيد و رسالت پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم قرار بگيرد و ذكر و ياد او، به عنوان تشريع الهي مطرح گردد، و همواره تجديد شود تا مردم مقام عظماي ولايت علي عليه السلام را فراموش نكنند، و همواره آن را معيار سعادت و رستگاري، در كنار توحيد و نبوت بدانند.


بازگشت