گفتار حضرت علي پيرامون مفهوم اذان


امام حسين عليه السلام مي فرمايد: در مسجد نشسته بودم مؤذن براي اذان بالاي مأذنه رفت، وقتي كه گفت:

«الله اكبر، الله اكبر»

پدرم حضرت علي عليه السلام منقلب شد و آنچنان گريه كرد كه همه ي ما گريه كرديم، هنگامي كه اذان او تمام شد، فرمود:



[ صفحه 43]



«آيا مي دانيد كه مؤذن چه مي گويد؟»

عرض كرديم: «خدا و رسولش و وصي رسولش داناترند.»

فرمود:

«لو تعلمون ما يقول لضحكتم قليلا و لبكيتم كثيرا؛

اگر مي دانستيد كه چه مي گويد، كم مي خنديديد و بسيار مي گريستيد.» آن گاه افزود: اينكه مؤذن مي گويد: «الله اكبر» بيانگر هميشگي و ازلي و ابدي بودن ذات پاك خداست، و از علم، قدرت، حلم، كرم، عطابخشي و مقام كبريايي او سخن مي گويد.»

الله اكبر يعني خدايي كه آفريدگار جهانيان است، و همه ي موجودات بر اساس مشيت او آفريده شده اند، همه چيز از اوست و به او بازگشت مي كند، او آغازي است كه قبل از او چيزي نيست، و آخري است كه بعد از ا و چيزي نخواهد بود، ظاهري است كه فوق هر چيز است كه درك نشود، و باطني است كه انتهاي هر چيزي است كه حد ندارد، او باقي است و هر چيزي جز او فاني است...

و جمله «اشهد أن لا اله الا الله» بيانگر آن است كه گواهي



[ صفحه 44]



به يكتايي خدا تحقق نمي يابد مگر با شناخت قلب، گويي مي گويد: من معبودي جز خدا را نمي شناسم، و هر معبودي جز خدا، باطل است، و من آنچه را در قلبم هست با زبانم اقرار مي كنم، و گواهي مي دهم كه پناهي جز خدا نيست، و در طوفانهاي حوادث و آشوب و تلخي ها، مركز نجاتي جز او وجود ندارد.

و معني تكرار شهادت به يكتايي خدا، اين است كه گواهي مي دهم هدايت كننده اي جز او نيست و همه ي ساكنان آسمانها و زمين و بين آنها از فرشتگان و انسانها را به گواهي مي گيرم، و هر آنچه در سراسر زمين از كوهها، درختها، حيوانات و هر تر و خشك را گواهي مي گيرم كه آفريدگاري جز خدا نيست، و رازق و معبود، ضرر رسان و سودبخش، گيرنده و دهنده، عطا بخش و نگهدارنده، دفع كننده و خيرخواه كافي و شافي، آغاز و انجام، جز خدا نيست، ظاهر و باطن از آن اوست، و همه ي نيكيها در دست او است، و او گرچه پروردگار جهانيان است از همه چيز بزرگتر و بالاتر است.

اما جمله «اشهد ان محمدا رسول الله»، گواهي بر اين است



[ صفحه 45]



كه حضرت محمد صلي الله عليه و آله وسلم بنده و رسول و پيامبر برگزيده خدا و شكوهمندي است كه خداوند او را براي هدايت همه ي انسانها با آئين حق فرستاده تا بر همه ي جهانيان فائق آيد، گرچه مشركان آن را نپسندند، و من ساكنان آسمانها و زمين از پيامبران و رسولان و فرشتگان و همه ي انسانها را گواه مي گيرم كه گواهي مي دهم بر اين كه محمد رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم آقا و سرور پيشينيان و آيندگان است.

و تكرار اين گواهي، بيانگر آن است كه هيچ فردي به فرد ديگري نياز ندارد مگر به خداي يكتا و قهار و بي نياز از همه ي خلايق، و اين كه خداوند حضرت محمد صلي الله عليه و آله وسلم را به عنوان بشارت دهنده و ترساننده و دعوت كننده و چراغ فروزان به سوي مردم فرستاد، كسي كه او را و رسالتش را منكر شود و ايمان به او نياورد، خداوند او را وارد آتش دوزخ كند به طوري كه هميشه در دوزخ بماند.

اما جمله ي «حي علي الصلوة» يعني بيائيد به سوي بهترين اعمال و دعوت پروردگارتان، و بشتابيد به سوي آمرزش الهي و خاموش نمودن آتشي را كه بر اثر گناهان، براي خود برافروخته ايد، تا خداوند گناهان شما را محو كند و بيامرزد،



[ صفحه 46]



و به جاي آن، پاداشهايش را جايگزين كند، زيرا خداوند حاكم بزرگوار و داراي فضل و كرم عظيم است، و به مسلمانان اجازه داده كه در حريم حضور او قرار گيريم، و به پيشگاهش راه يابيم.

و تكرار اين جمله، يعني: براي مناجات با پروردگارتان برخيزيد و نيازهاي خود را در پيشگاه خدا بگوئيد، و با كلام خودش به او متوسل شويد و طلب شفاعت كنيد، و بسيار به ياد خدا و در حال قنوت و ركوع و سجود و خضوع و خشوع در برابر خدا باشيد، و حوائج خود را به سوي خدا آريد، كه خدا به شما چنين اجازه اي داده است.

اما جمله ي «حي علي الفلاح» يعني: رو آوريد به سوي بقايي كه فناناپذير است، و نجاتي كه هلاكت ندارد، و حياتي كه همراه مرگ نيست، و نعمتهايي كه بي پايان است، و ملكي كه زوال ناپذير مي باشد، و رو آوريد به شادي بي غم و انس بي وحشت، و نور بي ظلمت، و به وسعت بدون تنگي و مهر هميشگي و بي نيازي بدون فقر، و سلامتي بدون بيماري، و عزت بدون ذلت، و نيروي بدون ضعف، و كرامت عظيم، و بشتابيد به شادي دنيا و آخرت، و نجات آغاز و انجام.



[ صفحه 47]



و تكرار اين جمله: يعني بشتابيد به چيزي كه شما را به آن دعوت مي كنم، به سوي كرامت فراوان، و نعمتهاي سرشار و دائم، و پيروزي بزرگ، و لطف ابدي در جوار محمد صلي الله عليه و آله وسلم در نشستگاه راستين و با صفا در محضر خداي مقتدر.

و اما جمله ي «الله اكبر» [1] يعني: ذات پاك خدا بزرگتر از آن است كه كسي آن را درك كند، كرامت عبد به آن است كه خدا را بپرستد و از او اطاعت كند، او را بشناسند و عبادت نمايد، دل به او بدهد و همواره به ياد او باشد، و شيفته ي او گردد و با او انس بگيرد، و به او اطمينان بايد، به او اميدوار باشد و از او بترسد، و در همه چيز تسليم او باشد.

و تكرار اين جمله يعني خدا بزرگتر از آن است كه كسي مقدار كرامات او نسبت به اوليائش را بشناسد، و به مقدار عذابش نسبت به دشمنانش آگاه شود، و حدود آمرزش



[ صفحه 48]



و عفو و نعمت او را كه شامل حال مطيعان مي شود، و حدود و عذابش را كه شامل حال منكران مي گردد بداند.

اما جمله ي «لا اله الا الله» يعني حجت كامل و رسا از جانب خدا بر مردم تمام شده، با فرستادن رسول و رسالت و روشنگري و دعوت، و خدا بزرگتر از آن است كه احدي بر او حجت داشته باشد، كسي كه دعوت خدا را اجابت كند، داراي نور و كرامت شود، و كسي كه دعوت او را انكار نمايد، خداوند از همه ي جهانيان بي نياز است، و او از همه سريعتر به حسابها مي رسد.

و اما «قد قامت الصلوة» (در اقامه) يعني: وقت ديدار با خدا، و مناجات با او و برآورده شدن حاجتها و وصول به اميدها و رسيدن به پيشگاه خدا و دستيابي به كرامت و غفران و بخشش و رضوان الهي فرا رسيده است. [2] .


پاورقي

[1] مرحوم شيخ صدوق (ره) مي گويد: عدم ذكر جمله «حي علي خير العمل» در اين روايت، به خاطر تقيه راوي بوده است، چرا كه روايت شده چنانكه قبلا ذكر شد كه منظور از اين جمله، ولايت حضرت علي عليه السلام و نيكي به حضرت زهرا عليهاالسلام و فرزندانش مي باشد. (بحار، ج 84، ص 134).

[2] معاني الاخبار، ص 38 تا 41، بحار، ج 84، ص 131 تا 134.


بازگشت