خاموشي آتش گناه به وسيله ي نماز


پيامبر خدا صلي الله عليه و آله مي فرمايد: «ما من صلاة يحضر وقتها الا نادي ملك بين يدي الناس قوموا الي نيرانكم التي أوقدتموها علي ظهوركم فاطفئوها بصلاتكم؛ [1] .

وقت هيچ نمازي فرا نمي رسد، مگر آنكه فرشته اي در حضور مردم و روياروي آنان، به آنها ندا مي دهد كه برخيزيد به سوي آتش هايي كه بر پشتتان افروختيد و آنها را با نمازتان خاموش كنيد.»

آتش هاي گناه را كه با دست خود بر پشت خود روشن كرده ايد، فقط به وسيله ي نماز خاموش مي شود و سزاوار نيست نمازگزار با باري از آتش هاي



[ صفحه 67]



گناه وارد نماز شود. تلاش نماييم، خروارها آتش كه بر دوش ماست، كنار بزنيم، وبدون آتش گناه در مقابل خداوند بايستيم و چنانچه گناهي مانده است، به وسيله ي نماز واقعي آن را خاموش كنيم. تنها اذكار و اوراد لفظي نماز نمي تواند اين آتش ها را خاموش كند، بلكه باطن و روح نماز است كه اين آتش ها را از بين مي برد.

در حقيقت، نماز اگر نقش ساختن انسان را به عهده نمي گرفت، هرگز اين نداي ملكوتي از فرشته ي الهي به سوي مردم صادر نمي شد و اگر آتش گناه با نماز سازگاري داشت، هرگز اين ندا را پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله نقل نمي فرمود. انسان خود آتش و هيزم افروخته مي شود: «و أما القسطون فكانوا لجهنم حطبا؛ [2] و اما ظالمان آتشگيره ي دوزخ مي باشند.»

آنها كه اهل قسط و ظلم هستند خود، هيزم جهنم مي باشند. انسان به صورت آتش و هيزم افروخته مجسم مي شود، بسياري از كارهاي ماست كه به صورت آتش بر دوش ما انباشته شده است و ما احساس نمي كنيم. معلوم مي شود اگر كسي نماز خواند، نه تنها گرفتار گناهاني بعد از نماز نمي شود بلكه آتش هايي را نيز كه قبلا روشن كرده است خاموش مي كند و مي شود «نور».

پس چيزي كه انسان را از ظلم بازمي دارد، همان نماز است، وگرنه يك فرد بي نماز به هر حال آلوده به ظلم و ستم خواهد شد. در ضمن نمازگزار واقعي كسي است كه هرگز آلوده به ظلم و ستمي نشود.

نماز يك نهر روان و يك چشمه ي كوثر است، همه ي آتش هاي گذشته را خاموش مي كند و نمي گذارد انسان بعدا هم گرفتار آتش شود، هم جلوي



[ صفحه 68]



بدي ها را مي گيرد و هم آن بدي هاي گذشته را از بين مي برد. اين خاصيت نماز است كه در قرآن بدان اشاره شده است: «ان الصلوة تنهي عن الفحشاء و المنكر و لذكر الله اكبر؛ [3] همانا نماز انسان را از كارهاي زشت و ناپسند بازمي دارد و ياد خدا بسيار بزرگتر است.»


پاورقي

[1] من لا يحضره الفقيه، ج 1، حديث 624.

[2] سوره ي جن،آيه ي 15.

[3] سوره ي عنكبوت، آيه ي 45.


بازگشت