اخلاص داشتن در كار دو بعد دارد


اينكه كار براي رضاي خدا انجام شود نه به قصد تحصيل درآمد و يا نه به قصد تحصيل سود. چرا كه در اولي كارگر با حذف انگيزه ي معنوي و جايگزين كردن انگيزه ي مادي به جاي آن همواره بر آن مي شود كه از كار بزند؛ زيرا حب نفس اقتضا مي كند كه ارزش كار خود را بيش از آنچه در بازار است بداند و چون دستمزد حاكم در بازار را كمتر از حق خود درمي يابد به منظور ايجاد تعادل بين ارزش كار خود و دستمزد دريافتي از كار بزند يا آنقدر اصرار ورزد تا دستمزدش افزايش پيدا كند. در حالت دوم نيز وقتي كارفرما در ايجاد كار قصد و انگيزه ي معنوي نداشته باشد همواره مي كوشد تا سود خود را افزايش دهد، افزايش سود يعني كاهش هزينه و سهل ترين راه كاهش هزينه، پرداخت دستمزد كمتر است. از اين طريق است كه استثمار كارفرما از كارگر به وجود مي آيد و كارگر همواره كوخ نشين و كارفرماهاي بزرگ كاخ نشين مي شوند. لذا مي گوييم موتور حركت اقتصاد عدالت آميز اسلام حفظ و مراعات ارزش هاي مكتبي اسلام در اقتصاد و از جمله «در كار» است. به بيان ديگر اخلاق موتور حركت اقتصادي اسلامي مي باشد.

مثال ديگر در اين مورد: وقتي مي گوييم در نماز ريا نباشد؛ يعني فقط براي



[ صفحه 59]



خدا انجام شود. اين يك خلوص در يك كار معنوي و در «بهترين كار» يعني نماز است. در كار اقتصادي نيز وقتي خلوص باشد و كار صرفا در جهت قرب به الله انجام شود، حرص و آز كنار مي رود و انگيزه كار معنوي مي شود و نه مادي. لذا كسي كه عسل توليد مي كند به قصد اينكه كار عبادت است و ارضاء حوايج ديگران وظيفه است و روزي دهنده خداست و كسب روزي در هر روزي به قدر روزي (حد كفاف) دستور شرع است شروع به كار مي كند و با اين روحيات، ديگر عسل تقلبي درست نمي كند كه يك باره پولدار شود، ديگر بقال سرگذر قيمت هاي كالا را به ناروا گران نمي كند، ديگر راننده ي تاكسي مسافر شهرستاني ناوارد را دور خيابان ها بيهوده نمي گرداند تا پول بيشتر طلب كند و كوتاه ترين راه را به مقصد وي انتخاب مي كند، ديگر آبليموي تقلبي، زغفران تقلبي، نان سبك، ترازوي نادرست، ساختمان هاي غير اصولي و صاحبان حرفه هاي تقلبي به وجود نخواهند آمد. در مورد اين كه انگيزه ي كار بايد قرب به الله باشد و نه اينكه جنبه ي مادي داشته باشد، در احاديث آمده است كه كار حتي نبايد جهت شنيدن ستايش باشد.

پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: براي هر حقي حقيقتي است. و هيچ بنده اي به حقيقت اخلاص نمي رسد،تا آنگاه كه دوست نداشته باشد براي عملي كه براي خدا انجام داده است مورد ستايش واقع شود. [1] .

ب - اينكه به كمك علم سطح مهارت انجام كار به قدري بالا مي رود كه محصول با حداكثر خالص سازي توليد مي شود. براي مثال يك نقاش ناشي و تازه كار ناوارد يكجور اتومبيل را رنگ مي كند و يك نقاش ماهر يكجور ديگر.



[ صفحه 60]



همانطور كه قبلا گفته شد در ژاپن كارگران مي گويند ما بعد از تمام شدن كار در كارخانه تازه كارمان شروع مي شود و آن اين است كه به مغازه ي كتابفروشي مي رويم تا ببينيم كه چه كتاب يا مقاله اي در مورد بهتر انجام شدن كار ما منتشر شده، آن را تهيه مي كنيم و مي خوانيم و با افزايش آگاهي خود، فردا كارمان را بهتر انجام مي دهيم.

حضرت علي عليه السلام در هزار و چهارصد سال قبل به اين نكته ي مهم اشاره داشته است كه: «لن يصفوا العمل حتي يصح العلم؛ تا زماني كه علم درست نشود، عمل خالص و پاكيزه نخواهد شد.» [2] .


پاورقي

[1] حكيمي، احمد آرام، الحياة، ترجمه فارسي، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1371، صفحه ي 503.

[2] منبع قبلي، صفحه ي 502.


بازگشت