شهداي نماز


- سعيده وارسته الهي

بوي عطر گل محمدي ولي آقا، شامه را مي نواخت. كمر عصاي سياهش تاب كوچكي داشت، هر چه نباشد قسمتي از غم هاي ولي آقا را هم او مي كشيد. سر عصا در برابر اين همه جوانمردي و هيبت سر تعظيم فرود آورده بود. نگاه ولي آقا نقطه اي مبهم را مي كاويد ولي لبانش از ذكر باز نمي ايستاد. به دانشگاه كه رسيديم غلغله بود. با وجود سوز و سرما، مردم، كوچك و بزرگ، به سرعت به طرف مصلا مي رفتند….



- سعيده وارسته الهي ـ20 ساله ـ از كاشمر با يك قطعه ادبي و يك داستان كوتاه در مسابقه شركت كرده است. در داستان «شهداي نماز» توصيف هايي زيبا به چشم مي خورد كه حكايت از استعداد اين نويسنده دارد و در صورت پشتكار بيش تر مي توان منتظر آثار خوبي از اين نويسنده بود.


بازگشت