گفت و گوي عاشقانه


- فاطمه بيگي



دلم مي خواست به همراه هفتاد و دو گل بودم

كنار اكبر فاطمه و بچه هاي فاطمه بودم



دلم مي خواست همراه حسين با خدا زمزمه مي كردم

خالصانه و عاشقانه با خدا زمزمه مي كردم



دلم مي خواست كنار حسين آخرين نماز را در كربلا مي خواندم

دو ركعت نماز عشق را در كربلا مي خواندم



دلم مي خواست به همراه حسين مي گفتم يارب يارب

مرا درياب



دلم مي خواست آن گاه كه شعله عشق بر تن حسين «ع» زبانه مي كشيد آن لحظه عشق بر تن من هم بال و پر مي كشيد.



-فاطمه بيگي - 20 ساله - از شهركرد، با چند خاطره، شعر و نقاشي از مسابقه استقبال كرده است. نوشته هاي او نشان مي دهد كه هنوز بايد تجربه هاي زيادي را در عرصه ي قلم كسب كند و اميداوريم شركت در اين مسابقه شروع خوبي براي فعاليت هاي ادبي اين نويسنده باشد.

عنوان برخي از مطالب فاطمه بيگي چنين است:

«برخاستن در دل شب»، «نماز»، «آن عاشقان»، «در آن روز امام حسين...».


بازگشت