توضيح ديگر


به طوري كه مشهود است در جملات اذان «حي علي الصلاة» مستقيماً تشويق و ترغيب به نماز است و «حي علي خيرالعمل» نيز در تعبير مصداقي آن طلب به سوي نماز مي باشد. حال اين سؤال مطرح مي شود كه چرا نماز در دو جمله



[ صفحه 55]



مورد ترغيب قرار گرفته است در صورتي كه ساير موارد تشويقي در يك جمله گفته مي شود؟

شايد بخشي از حكمت آن چنين باشد كه اولاً هيچ يك از موارد مذكور به اندازه ي نماز اهميّت ندارد و از آنجا كه نماز ستون دين و ركن عبادات محسوب مي شود و هم چنين از فحشاء و منكر جلوگيري مي كند كه در نتيجه ي آن تقواي الهي حاصل مي گردد، تأكيد مجدد برروي آن شده است. ثانياً درجمله ي «حي علي الصلاة» نماز علي الاطلاق و به عنوان يك فريضه و بدون اين كه توصيف ديگري از آن بشود مورد سفارش است در صورتي كه جمله ي «حي علي خير العمل» جنبه ي توصيفي نماز است و بدون اين كه مستقيماً از آن ياد شده باشد مؤمن شنونده را در ابتدا متوجّه اعمال نيكو و پسنديده مي كند و سپس توجّه خاص او را به بهترين عمل جلب مي نمايد. و اگر بنا به بعضي روايات مصداق «خيرالعمل» را ولايت خاندان عصمت و طهارت تلقي كنيم باز هم هر دو مصداق «نماز» و «ولايت» مانعةالجمع نخواهد بود و مغايرتي با مفهوم كلي آن نيز نخواهد داشت. [1] .

قد قامت الصلوة (به تحقيق نماز پابرجاست) حال كه جملات اذان مورد بررســي قرار گرفت و اين جملات نيز در اقامه وجود دارد شايسته است به جمله اي كه بطور اختصاصي در اقامه گفته مي شود اشاره اي بعمل آورده شود.



[ صفحه 56]



تأكيدي كه در اين جمله بر «پا برجا بودن» نماز شده است را مي توان دال بر تداوم و اقامه آن در سير زمان بطور پيوسته و بدون تعطيلي و ترك آن دانست (قد...).

گرچه مفسرين قرآن جملگي برآنند كه مصداق بارز «كوثر» در سوره ي «كوثر» نعمت و عطيه ي گرانبهاي وجود حضرت فاطمه زهرا(س) به پيامبر اكرم(ص) است ولي عطاياي ديگري نيز از جانب پروردگار به حضرت ختمي مرتبت داده شده كه عظمت و بركت آن مداومت و ازدياد در طول زمان دارد كه مي توان آن ها را نيز مصاديقي از كوثر دانست از آن جمله قرآن و نماز است كه درهمين سوره به نماز اشاره گرديده است. در آيه دوم اين سوره آمده است «فصّل لرّبك و انحر» (پس براي پروردگارت نماز بگزار و قرباني كن). در اينجا به دونكته مي توان اشاره كرد: يكي اين كه به پيامبر دستور داده شده است كه به شكرانه ي نعمت «كوثر» كه به وي عطا گرديده در پيشگاه پروردگار خود «نماز» بگزارد.

نكته ديگر اين كه چون نعمت عطا شده يعني «كوثر» بصورت فزاينده اي در طول زمان گسترده است، شكرگزاري آن تبعاً داراي چنين حالتي است (كـه به وسيله پيروان حضرت پيامبر اكرم(ص) تا قيام قيامت اقامه مي شود). به عبارت ديگر نتيجه گيري مي شود كه «نماز» را نيز مي توان از مصاديق «كوثر» تلقي كرد و بدين صورت «قد قامت الصلوة» جلوه روشن تر و مشخص تري از گستردگي و ادامه ي نماز را نشان مي دهد.

در اين باره توجه خواننده محترم را به قسمتي از تفسير سوره ي كوثر در «پرتوي از قرآن ـ قسمت دوم جزءسي ام» نوشته مرحوم آيت الله طالقاني(ره) جلب مي نمايد:



[ صفحه 57]



«فصل لربك وانحر: اين آيه تفريع به آيه ي سابق و به گفته عموم مفسرين امر به شكرگزاري در مقابل اعطاء كوثر، بوسيله ي نماز است......

و شايد امر تفريعي «فصّل» متضمن جزاء شرط مقدر باشد: يعني چون به تو كوثر اعطاء كرديم براي اين كه اين منبع فياض را هرچه بيشتر و به هر سو جاري گرداني، بايد براي پروردگارت همي نماز گزاري و قرباني نمايي، زيرا نماز كامل، پيوستگي به پروردگار و باز نمودن مجاري روح از موانع نفساني، براي جريان فيض و رحمت، و قرباني، انفاق گرانبهاترين حيوانات مورد علاقه براي پروردگار است. اين نماز و قرباني است كه سرچشمه ي كوثر را به روي شخص و بسوي خلق مي گشايد و با ترك آن هر سرچشمه ي خيري بسته و خشك و حيات انساني جامد و ساكن و ناپايدار مي گردد.»

در اين تفسير نيز پيوستگي «نماز» و تبعيت آن از نعمت «كوثر» مورد تأكيد قرار گرفته است و شايد بتوان گفت كه تابع و متبوع هر دو كوثر هستند.



[ صفحه 59]




پاورقي

[1] درباره ي «حي علي خير العمل» توضيحات مفصلي در دو كتاب «حي علي خير العمل» تأليف السيد محمد مهدي السيد حسن الموسوي الخرسان و «مسالة الصلوة خير من النوم» تأليف مجمع جهاني اهل بيت (ع) داده شده است كه هر دو كتاب به زبان عربي مي باشد.


بازگشت