مصر (سال 567 ه)


در «نهاية الأرب في فنون الأدب» آمده است:

اين دولت [دولت فاطميان در مصر] هنگام خلع العاضد لدين الله منقرض شد، و اين كار در روز جمعه، هفت روز گذشته از محرم سال 567، رخ داد. سبب اين بود كه، صلاح الدين يوسف چون بر سرزمين مصر پا بر جا شد و با اموال، دل مردمان را به دست آورد، جوهر - مؤتمن خلافت - را كشت... و به جاي او قراقوش اسدي خواجه - خادم عمويش - را گمارد. آن گاه واقعه ي سودان روي داد، پس آنها را با كشتار از بين برد... سپس از اذان «حي علي خير العمل» را - كه آنان مي گفتند - حذف كرد، و مجلس دعوت را باطل ساخت، و امر العاضد با او به نهايت ضعيف شد. در اين هنگام ملك عادل نورالدين به ملك ناصر صلاح الدين نامه نوشت، و او را امر كرد كه العاضد و خويشاوندانش را دست گير كند، و خطبه به نام المستضئ بنور الله بخواند. [پيش از اين] المستضئ در اين زمينه به او نامه فرستاده بود [ليكن] صلاح الدين از آن خودداري مي كرد... [1] .



[ صفحه 423]



ابن عماد در «الشذرات» اين موضوع را در جريان هاي سال 569 آورده و مي گويد: در اين سال نورالدين ملك عادل - ابوالقاسم محمود بن زنگي بن آق سنقر - درگذشت، وي حلب را پس از پدرش به دست آورد، آن گاه دمشق را گرفت، پس 20 سال در آنجا پادشاهي كرد. تولدش در شوال سال 511 بود... و اذان به «حي علي خير العمل» را از بين برد، و مدرسه ها و باروي دمشق را ساخت. [2] .


پاورقي

[1] نهاية الارب في فنون الأدب، الفن 5، القسم 5، الباب 12، اخبار الملوك العبيديون.

[2] نگاه كنيد به شذرات الذهب 4: 228.


بازگشت