اذان در نظر بعضي از بزرگان


شيخ طوسي مي گويد: «اذان از وحي نازل بر پيامبر گرفته شده نه رؤيا و خواب». [1] .

سيد محمد عاملي - صاحب مدارك - مي گويد: «اصحاب [اماميه] اجماع دارند كه اذان و اقامه - مانند ديگر عبادات - وحي از سوي خداي متعال است بر زبان جبرئيل، و احاديثشان به آن گويا است». [2] .

شهيد در «الذكري» مي گويد: «اذان و اقامه وحي از سوي خداست - مانند ساير عبادات - بر زبان جبرئيل». [3] .

اين نظر برآمده از احاديث - كه بر قداست اذان دلالت دارد و آن را وحي آسماني مي داند - ويژه ي مدرسه ي اهل البيت نيست، داودي از ابن اسحاق حكايت مي كند كه هشت روز پيش از آنكه عبدالله بن زيد و عمر اذان را خواب ببينند، جبرئيل آن را براي پيامبر آورد. [4] .

مؤيد اين سخن روايت عمر است كه در پي خريد ناقوس بود، دريافت كه اذان در خواب به ابن زيد نمايانده شده است، برگشت كه پيامبر را با خبر كند، پيامبر به او



[ صفحه 64]



فرمود: «وحي بر تو سبقت جست». [5] .

عبدالرزاق از ابن جريج از عطاء روايت مي كند كه، عبيد بن عمير مي گفت: همانا، اذان وحي از جانب خداست. [6] .

سيد بن طاووس - از عالمان شيعه ي اماميه - به اسناد خود به عبدالرزاق، از معمر، از ابن حماد، از پدرش، از جدش، از پيامبر - در حديث معراج - روايت مي كند كه، فرمود: «آن گاه جبرئيل برخاست، انگشت سبابه راست را در گوش گذاشت، پس دو دو، اذان گفت»... و در آخر آن مي گويد: «حي علي خير العمل، و تا اذان پايان يافت براي نماز دو دو، اقامه گفت». [7] .

و در كنز العمال - مسند رافع بن خديج - آمده است، چون پيامبر به آسمان برده شد، اذان به او وحي شد، پس با آن فرود آمد پس جبرئيل او را آموزاند (طبراني، در الأوسط، اين روايت را از ابن عمر آورده است). [8] .

از اين رو، قسطلاني شافعي - در ارشاد الساري - در راستاي رهايي از اشكال تشريع اذان به رؤيا، ادعا كرده است كه تشريع كننده ي اذان نص [و حديثي] است كه خواب را استوار ساخته است نه خود خواب؛ خداي متعال مي فرمايد: «و زماني كه به نماز ندا شويد، آن را به مسخره و بازي مي گيرند، اين بدان جهت است كه آنان گروهي هستند كه در نمي يابند» [9] معاني عبادت خدا و شرايع او را. [آن گاه قسطلاني



[ صفحه 65]



مي گويد:] بر مشروعيت اذان به نص استدلال شده، نه خواب فقط. [10] .

ليكن پيداست كه اشكال به حال خود باقي است؛ زيرا خواب در اين حالت معنا ندارد.

سرخسي - از بزرگان حنفي - در «المبسوط» مي نويسد: روايت شده كه هفت نفر از صحابه (رض) در يك شب اذان را خواب ديدند، ابوحفص، محمد بن علي اين حديث را انكار مي كند و مي گويد: به چيزي كه از معالم دين است روي مي آورند و با وجود اين، مي گويند: به رؤيا پديد آمده است! هرگز چنين نيست، بلكه پيامبر صلي الله عليه و آله زماني كه به مسجد الأقصي برده شد و انبيا در نزدش گرد آمدند، فرشته اي اذان و اقامه گفت، پس پيامبر با آنان نماز خواند.

و گفته اند: جبرئيل اذان را براي آن حضرت آورد، حتي كثير بن مره مي گويد: جبرئيل در آسمان اذان گفت، عمر آن را شنيد. [11] .



[ صفحه 66]




پاورقي

[1] المبسوط 1 / 95.

[2] مدارك الأحكام 3: 255، المقدمة السابعة من الأذان.

[3] ذكري الشيعة 3: 195.

[4] سبل الهدي و الرشاد 3: 361؛ نيز نگاه كنيد به، تنوير الحوالك: 86، فتح الباري 2: 65.

[5] تاريخ الخميس 1: 360؛ نگاه كنيد به، السيرة الحلبية 2: 302-301.

[6] المصنف لعبد الرزاق 1:456 / 1775، كتاب الصلاة، باب بدء الأذان.

[7] سعد السعود: 100؛ و در متن بحار آمده است «جبرئيل انگشت سبابه راست خود را در گوش راستش نهاد... حي علي خير العمل را دو دو گفت...» بحارالأنوار 81: 107.

[8] كنز العمال 8: 329، كتاب الصلاة، فصل من الأذان، حديث 23138؛ و نگاه كنيد به، مجمع الزوائد 1: 329.

[9] (و اذا ناديتم الي الصلوة اتخذوها هزوا و لعبا ذلك بأنهم قوم لا يعلمون).

[10] ارشاد الساري 2: 2، كتاب الأذان؛ عمدة القاري 5: 102 و 107.

[11] المبسوط، للسرخسي 1: 128، كتاب الصلاة، باب الأذان.


بازگشت