بهترين راه ايجاد حضور قلب در نماز در چه صورت انجام مي گيرد


بهترين راه ايجاد حضور قلب و توجه خاطر مبارزه جدي با هجوم افكار پراكنده و آشفته است براي دفع هجوم اين افكار و اوهام راهي جز دفع انگيزه هاي آنها نيست زيرا افكار پراكنده به انسان فشار مي آورد و مانع توجه قلب مي گردد لذا بايد علل و اسباب آن را يافت و از بين برد. علل هجوم اين افكار دو نوع است: 1 - خارجي. 2 - داخلي.

عوامل خارجي تشتت افكار

امور خارجي مانند اصواتي است كه به گوش مي رسد و يا اشكالي كه بر مردمك ديده ظاهر مي شود. اين ديدني ها و شنيدني ها هنگامي كه در معرض ديد و شنيد انسان قرار بگيرند افكار وي را به سوي خود جذب مي كنند تا او را از چيزي به چيزي از شاخه اي به شاخه اي و از موضوعي به موضع ديگري



[ صفحه 14]



سوق دهند و به انديشيدن درباره آنها وا دارند آنگاه برخي از اين موضوعات،موضوعات ديگري را تداعي مي كنند و انسان را به افكار دور و دراز وا مي دارند.

كسي كه اراده قوي و همت عالي دارد در برابر هجوم اين افكار چون كوه مي ايستد و دستخوش اوهام نمي شود ولي بيشتر مردم كه از چنين اراده و همتي محروم هستند دچار افكار و اوهام مي شوند و نمي توانند نيروي متخيله خود را يك جا متمركز كنند. آنها بايد براي مبارزه با هجوم اين افكار، اسباب و عوامل اين افكار را از بين ببرند. مثلاً در خانه تاريك نماز بخوانند آنچه فكر انسان را مشغول مي كند از جلو چشم خود دور كنند و يا در نزديكي ديوار نماز بخوانند كه ديدگاهشان بسيار محدود باشد و چيزي در معرض ديد آنها نباشد.

عوامل داخلي تشتت افكار

علل داخلي تشتت افكار از علل خارجي آن شديدتر است و لذا مبارزه با آن نيز سخت تر است زيرا كسي كه افكارش دستخوش امواج سهمگين اقيانوس زندگي شده و رشته ارتباطش از هم گسسته و مرغ افكارش از شاخه اي به شاخه اي مي پرد فرو بستن ديده، او را سودي نمي بخشد و افكارش در يك نقطه تمركز پيدا نمي كند زيرا، كه آنچه در دل جاي گرفته براي پراكندگي خاطر كافي است.

براي مبارزه با عوامل داخلي تشتت افكار مناسب ترين راه اين است كه نمازگزار خود را به فهم معناي مطالب نماز وادار كند تا هر مطلبي كه به زبان مي راند معناي دقيق آن را بفهمد و روي آن تامل كند و انديشه خود را با آن مشغول سازد تا افكار پراكنده در دلش جاي نگيرد.



[ صفحه 15]



براي تقويت اين معني شايسته است كه پيش از تكبيرة الاحرام ياد آخرت كند و ايستادن در عرصه هاي محشر و موقف حساب و كتاب را به ياد آورد و ناله و فرياد اكبر و هول و وحشت همگاني روز رستاخيز را با خود بازگو كند و دلش را از مطالب دنيوي و افكار پراكنده خالي گرداند و در چنين حالي تكبيرة الاحرام گفته وارد نماز شود و اجازه ندهد كه چيزي وارد قلب شود تا آن را مشغول سازد. اين راه تحصيل آرامش دل و تسكين خاطر است.

اما اگر با اين مسكن دلش آرام نشود لازم است از يك داروي موثرتري استفاده كند تا ريشه اضطراب ها را بخشكاند. و آن اين است كه در مورد مسايلي كه قلب او را مشغول مي كنند نيك بينديشد پس از انديشه كامل در خواهد يافت كه همه آن چيزهايي كه ذهن او را به خود متوجه مي كند و او را از حضور قلب باز مي دارد كارهاي به ظاهر مهمي است كه براي او با اهميت جلوه كرده است، ولي همه آنها در ارتباط با جهان فاني و خواسته هاي نفساني او است، آنگاه نفس خويش را براي اين خواسته ها و دلبستگي ها سرزنش و توبيخ كند تا رشته اين پيوندها گسسته شود و ريشه اين رابطه ها كنده گردد و بداند كه هر چيزي كه او را از نمازش باز مي دارد و حضور قلب را از او باز مي ستايد ضد دين و از لشكريان ابليس است كه ابليس دشمن بزرگ بني آدم است و بايد او را از كشور تن بيرون كرد و هرگز وسوسه هاي او را در دل راه نداد.


بازگشت