نفرين و لعنت


برخي از روايات، تصوير و تمثيلي را براي نماز ترسيم كرده اند كه برحسب آن، نماز به صورت ملكي با انسان به گفت و گو مي نشيند. گاه تشكر مي كند و گاه گله مند مي شود. امام صادق عليه السلام مي فرمايد: وقتي نماز در وقت خود اقامه نگردد و بي وقت ارائه شود به صورتي سياه و تاريك به انسان بازمي گردد و مي گويد: مرا ضايع كردي، خدا تو را ضايع كند و اگر در وقت خود اقامه شود براي انسان دعا مي كند و مي گويد: همان گونه كه مرا حفظ و احترام كردي، خداوند نيز تو را حفظ كند. [1] .

آري، قرآن كريم، پايان سفر تاركان نماز را «سقر» برمي شمارد:

«ما سلككم في سقر قالوا لم نك من المصلين» [2] .

و كساني كه نماز مي خوانند اما جماعت را ترك مي كنند، به حسرت و پشيماني محكوم مي نمايد و مي فرمايد:

«يوم يكشف عن ساق و يدعون الي السجود فلا يستطيعون، خاشعة ابصارهم ترهقهم ذلة و قد كانوا يدعون الي السجود و هم سالمون» [3] .

و آنان كه خشوع و مواظبت چنداني در نماز خود ندارند، مستحق توبيخ و سرزنش مي شمرد:



[ صفحه 175]



«فويل للمصلين الذين هم عن صلاتهم ساهون» [4] .

و در آيه اي ديگر اين گروه را به نفاق موسوم كرده، مي فرمايد:

«ان المنافقين يخادعون الله و هو خادعهم و اذا قاموا الي الصلوة قاموا كسالي يراءون الناس و لا يذكرون الله الا قليلا» [5] .

تنها آن گروه، مورد ستايش قرآنند كه نماز را با خشوع اقامه كنند:

«قد افلح المؤمنون الذين هم في صلاتهم خاشعون» [6] .

مولوي مي گويد:



اگر نه روي دل، اندر برابرت دارم

من اين نماز، حساب نماز، نشمارم



ز عشق روي تو، من رو به قبله آوردم

وگرنه من ز نماز و ز قبله بيزارم



مرا غرض ز نماز، آن بود كه پنهاني

حديث درد فراق تو، با تو بگزارم



وگرنه اين چه نمازي بود كه من با تو

نشسته روي به محراب و دل به بازارم؟



در يك روايت جامع، پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم در پاسخ به سؤال زهراي اطهر - عليها سلام الله - در مورد عقوبت كسي كه نماز را كوچك مي شمارد، به بيان عوارض ناشي از اين پديده پرداخته، مي فرمايد:

«اي فاطمه! هر كس از مردان يا زنان به نماز بي اعتنايي كند، خداوند او را به پانزده عقوبت مبتلا مي گرداند كه شش عقوبت آن در دنيا است، سه عقوبت هنگام مرگ به سراغ او مي آيد، سه عقوبت در قبر و سه عقوبت ديگر در قيامت آنگاه كه از قبر برانگيخته شود، دامنگير او مي شود. اما آنچه در دنيا متوجه چنين فردي مي شود عبارت است از: برداشتن بركت از عمر، برداشتن بركت از روزي، محو



[ صفحه 176]



سيماي صالحين از چهره و رخسار، بي اجر ماندن اعمال، عدم قبولي دعا و عدم مشموليت دعاي نيكان. به هنگام مرگ نيز ذليل، تشنه و گرسنه خواهد مرد و اگر از نهرهاي دنيا بياشامد، عطش او فرونخواهد نشست. در قبر هم ملكي او را شكنجه مي نمايد و قبر بر او تنگ و تاريك مي گردد. همچنين در قيامت او را وارونه بر زمين خواهند كشيد، سخت مورد محاسبه قرار مي گيرد، خدا به او نظر رحمت نخواهد داشت و به عذابي دردناك گرفتار مي گردد.» [7] .



[ صفحه 177]




پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 80، ص 9.

[2] مدثر / 43 - 42.

[3] قلم / 43 - 42.

[4] ماعون / 5 - 4.

[5] نساء / 142.

[6] مؤمنون / 2 - 1.

[7] بحارالانوار، ج 83، ص 23.


بازگشت