شرايط مؤذن و كيفيت اذان


مؤذن بايد داراي صفات و ويژگي هايي خاص باشد. اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: «مؤذن بايد فصيح ترين افراد باشد» [1] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم شخصا مؤذن خود را انتخاب كردند و همانند يك سمت رسمي، براي ساير مساجد مهم مثل مسجد قبا، مؤذن منصوب مي فرمودند و معمولا كساني را بر اين مقام مي گماشتند، كه صدايي زيبا و رسا داشتند. [2] حضرتش چندان در شأن مؤذن و ثواب اذان، سخن گفت و بر آنان دعا فرمود، كه يكي از يارانش چنين لب به سخن گشود: يا رسول الله! خوف اين هست كه افراد، در آينده به خاطر سبقت در اذان و احراز سمت مؤذني با يكديگر بستيزند! حضرت فرمود: خير (متأسفانه) در آينده اين سمت به طبقات پايين و ضعفاء جامعه سپرده مي شود. [3] .

استاد مطهري رحمة الله عليه در اين باره، خاطره اي نقل مي كند:

«در يكي از مجالس پيرمردي را ديدم، كه از مردم مي خواست صلوات بفرستند نمي دانم بيچاره مفلوج بود؛ زبان نداشت، چه طور بود كه يك كلمه كه مي خواست بگويد، خودش هم تكان مي خورد، با يك وضع مسخره و خنده آور. پيش خود گفتم سبحان الله! فرد ديگري نيست تا شعار صلوات بدهد؟ آيا بايد بد صداترين افراد را در اين موارد انتخاب بكنيم؟



[ صفحه 92]



سعدي داستاني ذكر مي كند و مي گويد:

مؤذني بد صدا، با صدايي بلند، اذان مي گفت: روزي، يك يهودي برايش هديه اي آورد و گفت: آيا اين هديه ي ناقابل را قبول مي كني؟ مؤذن پرسيد: چرا؟ يهودي گفت: براي خدمت بزرگي كه به من كردي! مرد اذان گو، ديگر بار پرسيد: چه خدمتي؟ من كه خدمتي به شما نكرده ام! هديه آورنده پاسخ داد: من دختري دارم كه مدتي است به اسلام متمايل شده، اما از وقتي كه تو اذان مي گويي و «الله اكبر» را از تو مي شنود، ديگر از مسلماني بيزار شده، حال اين هديه را آورده ام براي خدمتي كه به من كردي و نگذاشتي دخترم مسلمان بشود. [4] .

استاد مطهري، خوش صدا بودن مؤذن را، مهم برمي شمارد و چنين مي نگارد:

«در فقه اسلامي آمده: مستحب است مؤذن خوش صدا باشد؛ زيرا طبع آدمي وقتي اذان را از يك خوش صدا مي شنود، جمله هاي آن، جور ديگري بر قلبش اثر مي گذارد. همين طور است قرآن خواندن و تبليغ كردن؛ كه اگر با لحن خوش باشد، بهتر بر شنونده اثر مي گذارد.» [5] .

مؤذن پيامبر، «بلال حبشي» برخلاف پوست تيره اش داراي نورانيت دروني، فضيلت هاي اخلاقي و سوابق انقلابي همچون: حضور در جبهه هاي نبرد بدر، احد و احزاب بود و تا پايان عمر آن بزرگوار در همين سمت حضور داشت. او دست ها را بر گوش مي گذاشت و به جوانب گوناگون روي مي كرد، [6] ولي در بيش تر حالات، هنگام اذان، روي بر قبله داشت.



[ صفحه 93]




پاورقي

[1] اسرار الصلاه / 292.

[2] كنزل العمال، ج 8، ص 341.

[3] همان / 34.

[4] حماسه حسيني، ج 1، ص 221.

[5] حكايتها و هدايتها / 178.

[6] كنزالعمال، ج 8، ص 244.


بازگشت