سابقه ي تاريخي نماز


كهن ترين عبادتي كه در تمام اديان گذشته، سابقه ي حضور دارد، نماز است. اينك به بررسي نمونه هايي از آن از منظر روايات مي پردازيم:

1. نماز حضرت آدم عليه السلام: از صحف حضرت ادريس نقل شده كه خداوند در نخستين روز اقامت حضرت آدم و حوا در زمين، نماز عصر و مغرب و عشا را مجموعا 50 ركعت به حضرت آدم واجب كرد. [1] .

2. نماز حضرت شيث عليه السلام: وقتي حضرت آدم وفات يافت حضرت شيث او را غسل داد و بر وي نماز خواند. [2] .

3. نماز حضرت ادريس عليه السلام: امام صادق عليه السلام به يكي از ياران خود سفارش فرمود: وقتي به مسجد كوفه شرفياب شدي، به مسجد سهله نيز برو و در آن جا نماز بخوان و از خدا، حاجت بخواه؛ زيرا مسجد سهله، خانه ي حضرت ادريس است، كه در آن خياطي مي كرد و نماز مي خواند. [3] .



[ صفحه 68]



4. نماز حضرت نوح عليه السلام: كشتي حضرت نوح، داراي پنجره ها و سوراخ هايي بود، كه نور خورشيد از آنها به درون مي تابيد و از اين طريق، وقت نماز را تشخيص مي دادند. [4] .

5. نماز حضرت صالح عليه السلام: وقتي قوم صالح از او خواستند به عنوان نشانه ي پيامبري ناقه اي را از كوه بيرون آورد، حضرتش فرمود: آنچه از من خواستيد، كاري دشوار، ولي نزد خداوند آسان است. سپس به پا خاست؛ دو ركعت نماز خواند و سر به سجده نهاد: آن گاه تضرع كرد، و قبل از آن كه سر از سجده بردارد، كوه به فرمان خداوند شكافته شد و صدايي از آن به گوش رسيد كه جمعي را مدهوش كرد و ناقه اي با همان خصوصيات ظاهر گشت. [5] .

6. نماز حضرت ابراهيم عليه السلام: حضرت ابراهيم آن گاه كه همسر و فرزند خود را در كنار كعبه ي نوبنياد نهاد، دست به دعا برداشت: «خدايا! من، خاندان خود را در سرزميني غير حاصلخيز و كنار خانه ات ترك نمودم، تا نماز را به پا دارند؛ پس دل هاي مردم را در هواي (گرو) آنان قرار ده.» [6] .

7. نماز حضرت اسماعيل عليه السلام: قرآن كريم، او را از اين جهت ستوده، كه خاندان خود را به نماز توصيه مي فرمود. [7] .

8. قرآن كريم، پس از اشاراتي به تاريخ حضرت اسحاق، يعقوب و لوط عليهم السلام مي فرمايد: ما آنان را پيشواياني قرار داديم كه مردم را به مكتب مان هدايت مي كنند و به آن ها انجام نيكي ها، اقامه ي نماز و اداي زكات را الهام كرديم. [8] .



[ صفحه 69]



9. نماز حضرت شعيب عليه السلام: بت پرستان در برابر دعوت آن حضرت به پرستش خداوند يكتا مي گفتند: آيا نماز تو، فرمان مي دهد كه ما آنچه را پدرانمان مي پرستيدند، رها كنيم؟ [9] .

10. نماز حضرت موسي عليه السلام: وقتي حضرت موسي به كوه طور آمد و پيام رسالت را دريافت داشت، خداوند متعال به او فرمود: من خداي يكتايم؛ پس مرا عبادت كن و نماز را به پا دار! [10] .

11. نماز حضرت لقمان عليه السلام: حضرت لقمان ضمن وصاياي حكيمانه ي خود به فرزندش مي فرمايد: اي فرزندم! نماز را به پا دار. [11] .

12. نماز حضرت داوود عليه السلام: حضرتش روزي را جهت رسيدگي به امور مردم و داوري در ميان آنان و روزي ديگر را به عبادت مي گذارد، كه در آن، به دور از همه ي مردم در محراب خود به نماز مي ايستاد. [12] .

13. نماز حضرت سليمان عليه السلام: نماز صبح را در شهر شام و نماز ظهر همان روز را در فارس مي گزارد. [13] .

14. نماز حضرت يونس عليه السلام: در تفسير آيه ي «فلولا انه كان من المسبحين» [14] گفته شده: مراد آن است كه اگر حضرت يونس از نمازگزاران نبود، زماني بيشتر در شكم ماهي باقي بماند. [15] .



[ صفحه 70]



15. نماز حضرت زكريا عليه السلام: در حالي كه زكريا در محراب عبادت خود به نماز مشغول بود ملايك بشارت تولد يحيي را به او دادند. [16] .

16. نماز حضرت عيسي عليه السلام: آن گاه كه در ميان گهواره به امر خداوند، سخن آغاز كرد خود را اينگونه معرفي نمود: من بنده ي خدا هستم، كه مرا پيامبر قرار داد و در هر جا كه باشم مرا مايه ي بركت قرار داد و به نماز و زكات تا وقتي جان در بدن دارم مرا توصيه نمود. [17] .

17. نماز حضرت ايوب عليه السلام: وقتي خداوند روحيه ي بندگي حضرت ايوب را ستود، شيطان حسادت كرد و گفت: خدايا! اموال او را از وي بستان و ببين آيا باز هم چنين روحيه اي خواهد داشت؟! خداوند، همه ي احشام ايوب را نابود كرد.شيطان در لباس چوپاني، نزد حضرتش آمد و وي را به نماز ايستاده، ديد. پس از نماز به او گفت: آيا مي داني خدايي كه تو براي او عبادت مي كني، با شترهايت چه كرد؟ حضرت ايوب فرمود: مال من نبوده؛ مال خود او بوده و به عاريه داده بود و او صاحب اختيار است كه هر وقت بخواهد بستاند... [18] .

18. نماز حضرت خضر عليه السلام: علي بن ابراهيم گويد: پدرم در مسجد كوفه، حضرت خضر را زيارت كرد كه در جاي جاي مسجد نماز مي خواند. [19] .

در مورد سابقه نماز در روايتي از امام صادق عليه السلام چنين مي خوانيم:

«هي آخر وصايا الانبياء» [20] .

آري تمام پيامبران الهي، با نماز مأنوس و سفارش كننده به آن بودند.



[ صفحه 71]




پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 11، ص 196.

[2] همان / ص 263.

[3] همان / ص 280.

[4] بحارالانوار ج 11 / ص 333.

[5] همان / ص 383.

[6] ابراهيم / 37؛ «ربنا اني اسكنت من ذريتي بواد غير ذي زرع عند بيتك المحرم ربنا ليقيموا الصلوة...».

[7] مريم / 55.

[8] انبيا / 73.

[9] هود / 87.

[10] طه / 14.

[11] لقمان / 17.

[12] بحارالانوار، ج 14 / ص 20.

[13] همان / 99.

[14] صافات / 143 - 144.

[15] مجمع البيان، ج 8 / ص 459 ذيل آيه ي مذكور.

[16] آل عمران / 39.

[17] مريم / 31 - 30.

[18] بحارالانوار، ج 12 / ص 358.

[19] همان / ج 13 / ص 330.

[20] وسائل الشيعه، ج 3، ص 206.


بازگشت