عبرت از ديگران


بسياري از آنان كه توجه به غير خدا كردند و در پي معبودهاي پوشالي بودند، به سرنوشت شوم و دردناكي گرفتار شدند كه توجه به سرگذشت عبرت آموز آنان، مي تواند انسان را به اخلاص برساند و بي اعتباري غيرخدا را روشن مي سازد.



[ صفحه 131]



پسر نوح، كه از خداوند روي گردان شد و تكيه به كوه كرد كه با رفتن بر فراز آن، از موج و طوفان رها شود، ولي در كام امواج، غرق شد.

قارون كه به دعوت حق حضرت موسي بي اعتنايي كرد و به ثروت هاي كلان خود مغرور شد، ولي زمين او را در كام خود كشيد و هيچ كس از هوادارانش نتوانستند او را ياري كنند: «فما كان له من فئة ينصرونه» [1] .

ثروتمندان و باغداران مرفه بسياري، همه ي آنچه را جمع كرده بودند، گذاشتند و رفتند و از آن همه اندوخته ها، كمكي به آنان نرسيد: «كم تركوا من جنات و عيون و زروع و مقام كريم» [2] چه بسا باغ ها و چشمه ها و مزرعه ها و جايگاه هاي عالي را گذاشتند و رفتند.

چه بسيار رياكاراني كه مدتي فريبكارانه، خود را مخلص و پرهيزكار نشان دادند، ولي خدا، ماهيت آنان را آشكار ساخت و رسوا شدند: «و الله مخرج ما كنتم تكتمون» [3] آنچه را پنهان مي كرديد، خدا آشكار مي كند.

آنان كه با ريا و تظاهر، مي خواهند كلاه سر مردم بگذارند و خدا را فريب دهند، مكر الهي دامن گيرشان مي شود و دستشان رو مي گردد. نمونه هاي فراواني از چنين افراد را مي شناسيم. سرگذشت آنان نيز عبرت آموز است، تا انسان اخلاص داشته باشد و از ريا و فريب، بپرهيزد.


پاورقي

[1] قصص، آيه ي 81.

[2] دخان، آيه ي 25 و 26.

[3] بقره، آيه ي 72.


بازگشت