سازندگي فرد و جامعه
عبادت و توجه به خدا و پرستش او، چون همراه با ناديده گرفتن هوس ها و تمايلات، و تفاخر نداشتن نسبت به نژاد و لباس و زبان و زمين و شهر است و انس گرفتن با خدا و دل بستن به بي نهايت قدرت و كمال و تشكر از صاحب نعمت است، اين مسائل، در ساختن فكر و زندگي فردي و اجتماعي مردم نقش دارد.
عبادت، حركت در مسير مستقيم الهي است: «و أن اعبدوني هذا صرط مستقيم» [1] .
عبادت، بار نيست، بلكه اهرم حركت است: «و استعينوا بالصبر و الصلوة» [2] از صبر و نماز كمك بگيريد.
عبادت، هم انسان را به صورت فردي، از بردگي هوس ها و گناهان و شيطان نجات مي دهد، و هم يك جامعه ي عابد، كه خدا را مي پرستد، از پرستش
[ صفحه 24]
طاغوت ها و ستمگران و ابرقدرت ها آزاد مي شود. اقبال لاهوري مي گويد:
آدم از بي بصري بندگي آدم كرد
گوهري داشت ولي نذر قباد و جم كرد
يعني از خوي غلامي ز سگان پست تر است
من نديدم كه سگي پيش سگي سر خم كرد
عبادت، هم «فردساز» است و هم جامعه ساز، فساد جوامع، بيشتر از گرايش به عبوديت و پرستش غير خدا سرچشمه و ريشه مي گيرد.
پاورقي
[1] يس، آيه ي 61.
[2] بقره، آيه ي 45 و 153.