روي دست هاي زمين


مريم نبئي

حسي از صداهاي زمين در ذهنم زمزمه مي كند، از بودن و رفتن با شعري از رسيدن. حس مي كنم كه تنهايم و نمي دانم تنديس تنهايي را كجا كامل كنم. اي كاش ساده بودم، مثل سادگي آسمان و پاك بودم مثل بارش باران.

به نماز مي ايستم تا بدانم كه او با من است. پس عشقم را نثار تمامي مهرباني اش مي كنم. اگر در نماز امام حسين عليه السلام بودم شايد مي توانستم عاشق تر از تمام آدم ها باشم و به اوج باور عشق مي رسيدم.

مريم نبئي هجده سال دارد و اهل اردبيل است. او نيز در موضوع «اگر در نماز امام حسين عليه السلام بودم …» قطعه ي ادبي ارسال كرده است. او مي خواهد نبض دست هايش را با عشق پيوند دهد و بي انتها شود. او از حسي كه به سراغش آمده سخن مي گويد و سپس نماز آقا امام حسين عليه السلام را توصيف مي كند و زندگي را در معناي عظيم عشق الهي حس مي كند.



[ صفحه 357]




بازگشت