سرخ از جنس غروب شقايق ها


شكوفه مرادي آقبلاغي

سينه اي لبريز از آلاله هاي سينه سوخته و با بال هايي دل سوخته و دل شكسته، چشم به راه شقايق در كوچه ي پر از گردوغبار انتظار مي مانيم و همراه با دست هاي سبز انتظار دست به دعا برمي داريم و از خدا مي خواهيم كه كوچه ي هجران انتظار را به كوچه وصال برساند. انتظار يعني در غروب سرخ، تنها نشستن و براي سحر جمعه موعود دعا كردن؛ اما وقتي كه جمعه مي آيد و به انتها مي رسد فرياد آسماني: الا يا اهل العالم انا المهدي از بام كعبه شنيده مي شود. در آن هنگام، غروبي سرخ تر از جنس غروب شقايق ها قلب آلاله هاي زخمي را سرخ تر از غروب شقايق مي كند.

شكوفه مرادي آقبلاغي، متولد 1361 و ساكن شهرستان فارسان در استان چهارمحال و بختياري است. او كه تا پايه دبيرستان تحصيل كرده است، متن خود را با موضوع «اگر در نماز امام حسين عليه السلام بودم…» ارسال كرده است. او در آغاز نوشته اش از احساس عجز و ناتواني براي نوشتن درباره ي نينوا سخن مي گويد و پس از اين نمازي را كه در روز عاشورا خوانده است، براي ما توصيف مي كند و گريزي به واقعه كربلا مي زند.



[ صفحه 316]




بازگشت