بغض نماز


اكرم قرباني چري

نيت مي كنم و كلمات مبارك سوره حمد را چنان برزبان مي رانم كه گويي زمان سال ها و سال ها به عقب برگشته و نازل شدن تك تك آيات قرآن را بر پيامبر صلي الله عليه و آله تداعي مي كند.

و آن گاه ملكوت زيباي خداوند در مقابل چشمانم ظاهر مي شود و بوي گلاب به مشامم مي رسد.

سبك تر از هميشه، گويي به هيچ جا تعلقي ندارم؛ به آسمان ها پرواز مي كنم و پاهايم سست مي شود.

لرزشي خفيف وجودم را فرا مي گيرد. تحمل اين همه زيبايي برايم دشوار است. به امام حسين عليه السلام نگاه مي كنم. چيزي شبيه بغض در گلويش مي پيچد و وقتي به سجده مي رود اين بغض مي شكند. نواي موزوني به گوشم مي رسد. فرشتگان الهي دور امام حسين عليه السلام حلقه مي زنند و به آواي روحبخش او گوش مي سپارند.

اكرم قرباني چري هفده ساله از قوچان قطعه ادبي خود را با موضوع اگر در نماز امام حسين عليه السلام بودم…» در سه صفحه به رشته



[ صفحه 270]



تحرير در آورده است. وي پس از شكستن پل زمان، خود را در زمان واقعه كربلا و حاضر بر نماز امام حسين عليه السلام مي بيند و به توصيف شخصيت امام مي پردازد و در انتها خاطر نشان مي كند كه نماز ما و دين ما با نماز امام حسين عليه السلام و دين او فرسنگ ها فاصله گرفته است.


بازگشت