سجاده نور


مريم فاضلي

مي خواهم از مولايم بگويم؛ مولايي كه ديده ي زمين و آسمان تا ابد در عزايش خونبار است.

اي كاش در دوره اي بودم كه مدال افتخار غلامي و بردگي مولايم حسين را برگردنم مي آويختند. اي كاش سعادت اين را داشتم كه در ركاب مولايم باشم. چه آرزويي! مولا كجا و من فقير كجا؟ فرزند علي و فاطمه كجا و من خراب كجا؟ عزيز پيامبر كجا و من بيچاره كجا؟ برادر زينب دل شكسته كجا و من درمانده كجا؟ آري حسينِ محبوب دل ها كجا و من پريشان دل كجا؟ آه! مي دانم



[ صفحه 254]



كه اين آرزويي است بس بزرگ و من لياقت اين را نداشتم كه خاك درگه حسين باشم. آه! مي دانم لياقت ندارم؛ ولي افتخار مي كنم براين كه دلم گواه بر عشق حسيني مي دهد؛ حسيني كه يك عالم بي قرار و ديوانه ي اوست.

مريم فاضلي ساكن شهرستان داران در استان اصفهان است. او متني سه صفحه اي درباره ي امام حسين عليه السلام نوشته است و در آن درباره ي عاشورا سخن گفته است. او در نوشته اش از ظلم يزيديان به امام حسين عليه السلام و يارانش و هم چنين از بستن آب به روي كودكان و زنان و آرزوي خود براي حضور در آخرين نماز امام حسين عليه السلام حرف مي زند.


بازگشت