ساحل نور


سيده منيره عظيمي ضيابري

براي خستگي هاي ساحل، درياچه اي نمي گشودند. ساحل بود و قدم هاي آرام نسيم؛ تنها ردّ پاي عابران گم گشته بر خاك، عكسي به يادگار نهاده بود. موج ها، خواب طلايي را به يكديگر هديه مي دادند. انگار سكوت تنها پادشاه سرزمين دلتنگي بود و قصد كناره گيري نداشت. آسمان نقاب آبي خود را هر لحظه پايين تر مي كشيد و زير لب خنده مي كرد. اگر در نماز امام حسين عليه السلام بودم، خيال، بر پشت نفس هايم مي نشست و من كهكشاني براي گذر زيباترين لحظه ها مي شدم و زماني براي گشتن به سكوت غمگين دلتنگي ها باقي نمي ماند.

سيده منيره عظيمي ضيابري در شهر صومعه سرا زندگي مي كند. او هجده ساله است. متن او در دوازده فصل تنظيم شده است. موضوعات مورد نظر او «نماز در ميدان هاي جهاد و شهادت»، «اگر در نماز حسين عليه السلام بودم…» و «شهيدان نماز» است. او در نوشته هاي خود به وصف طبيعت پرداخته است؛ طبيعتي كه با موسيقي زيباي خود او را به نماز مي خواند، هم چنين به بررسي موضوعاتي چون آزادگي، حريت، استقلال، صبر و خلوص… در نماز حسين عليه السلام مي پردازد. نيز، منيره به مفهوم «حضور در نماز حسين عليه السلام» مي پردازد و آن را تفسير مي كند. او



[ صفحه 241]



شعري نيز در يازده بيت در وصف شهادت در ميدان هاي نبرد و رابطه آن با نماز سروده است.


بازگشت