باران عشق


مرجان زهرايي

هر چند آسمان سايه اش سنگين بود، اما در افقش سايه ها ديدم و عرق ها ريختم.

لحظه ها از پس يك عشق عجيب مي گذرد و تو از آرامي دل «قل هوالله احد» مي گويي. تو وحدانيتش را سپاس مي گويي و تك تك ثانيه ها نبض يكدل شدن است و عبور هر لحظه رمز عاشق شدن. در يك لحظه با عشق سكوت پا مي گيرد و تو اكنون با عشق بال و پر مي يابي و….

مرجان زهرايي متولد 1363 است و هم اكنون در تهران زندگي مي كند. قطعه ي ادبي او با موضوع «اگر در نماز امام حسين عليه السلام بودم…» نوشته شده است. زهرايي در اين نوشته به نماز مي پردازد و لحظات زيباي نماز را به تصوير مي كشد.


بازگشت