پرواز خورشيد


ملكه روحي نيگي آباد

با لباس سپيد در رقص دانه هاي باران به دنبال تو مي آيم، هنگامي كه در سپيدي صبح چون شبنم بر گل برگ هايِ سرخِ يك گل نشسته اي. در هنگام پرواز خورشيد در اوج آسمان و در هنگام شفق آن، در ميان كوه ها به دنبال تو مي آيم. در ساحلِ چشم هايِ پراميدت فرود مي آيم و جان و دل در تو مي شويم كه تو انعكاس نور بر وجود تيره ي يك انساني.

متين و آرام گام مي نهم در حياط. به طرف حوض كوچك خانه مي روم. دست در آب فرو مي برم و وضو مي گيرم. به آسمان تيره مي نگرم كه صدها نور در تيرگي دارد. آري، با ستارگاني كه زينت آسمانند نماز مي خوانم و گل ها را همراه خود، در پس نيكي ها به اوج زيبايي عطر و رنگ مي برم. پس از نماز، دست به سوي آسمان مي گشايم و از اعماق قلب، آرزوي پرواز مي كنم. پرواز براي ديدار معشوق و پرواز براي ديدار عاشق پر كشيده، حسين بن علي عليه السلام.



[ صفحه 177]



ملكه روحي نيگي آباد، نوشته اي بيست و هفت صفحه اي با موضوع «تجلي نماز در نهضت عاشورا» تنظيم و ارسال كرده است. نويسنده با نثر روان و كلمات آهنگين و تصاوير زيبا، راوي را از فضاي امروز به خاطرات عاشورا مي كشاند و فلسفه ي نماز را از منظر عاشورا و امام حسين عليه السلام بيان مي كند.


بازگشت