صحراي محشر


عاليه ديّاني

بر ساحل دريا نشسته بودم. افكار زيادي در ذهنم موج مي زد. يكي از اين فكرها، ذهنم را سخت به خود مشغول كرد: «اگر در



[ صفحه 149]



نماز امام حسين عليه السلام بودم، چه مي شد» ناگهان صداي دلخراشي دلم را به لرزه درآورد. به اطراف خود چشم دوختم. ديدم از دور موجي سنگين، شروع به جنبيدن كرد. موج همين طور جلو مي آمد تا اين كه به ساحل دريا رسيد. استواري اين موج، مرا به ياد حسين عليه السلام انداخت؛ حسيني كه مانند اين موج استوار بود. حس كردم كه اين موج مي خواهد با من هم كلام شود و به سؤال هاي زيادي كه برايم نامفهوم بود پاسخ گويد.

عاليه ديّاني كه در دبيرستان حضرت خديجه سَلام الله عَلَيها شهرستان ساري تحصيل مي كند، متن خود را با موضوع» اگر در نماز امام حسين عليه السلام بودم…» در ده صفحه تنظيم وارسال كرده است. متن او با توصيف لحظه اي كه در كنار دريا نشسته است و مي انديشد آغاز مي شود وسپس با توصيف وضو گرفتن امام ادامه مي يابد. نويسنده پس از آن حالات خود را شرح مي دهد و در پايان مشخص مي شود كه نماز خواندن امام حسين عليه السلام را در خواب مي ديده است.


بازگشت