نماز در اديان ديگر


«و نادته الملائكة و هو قائم يصلي في المحراب»

(سوره آل عمران - آيه 34)

نماز نه تنها در دين مقدس اسلام، ستون دين و نخستين فريضه و بزرگترين وظيفه شناخته شده، بلكه در اديان ديگر نيز نماز ستون دين و نخستين فريضه، و بزرگترين وظيفه به شمار آمده.

گرچه ممكن است شكل و صورت آن در اديان ديگر جز اين شكل و صورت كه در اسلام است بوده، و نيز از نظر پاره اي آداب و شروط، و بعضي مقدمات با هم فرق داشته باشند.

لكن اين فرق، و آن دگرگوني از لحاظ شكل و صورت مهم نيست. عمده اين است كه فريضه اي بزرگ، و وظيفه اي سنگين به عنوان نماز (يا هر واژه ديگر كه معناي نماز را بدهد) در اديان پيش بوده، و وظيفه اي روزانه، و بلكه در هر روز مكرر در اوقات معين انجام مي گرفته.

در قاموس كتاب مقدس - تأليف مستر هاكس - در معناي واژه نماز نوشته.

«نماز معروف است، يكي از واجبات دينيه هر روزه تمام ملل و مذاهب



[ صفحه 106]



است، چه منفردا و چه جماعتا...»

سپس به شرح معناي نماز و بيان خصوصيات آن بر مبناي تورات و انجيل پرداخته تا آنكه مي نويسد:

«احدي جز منكرين خدا منكر نماز و دعا نيست...»

اما مراعات اوقات معينه براي نماز خالي از اهميت نخواهد بود، چنانچه يهود در ساعت سوم، و ششم، و نهم روز، و ساعت اول شب، و آخر شب، و وقت تناول طعام نماز مي گزاردند...».

اين فراز از سخن اين نويسنده «احدي جز منكرين خدا منكر نماز نيست» خيلي عجيب و جالب است.

كه لازمه اش اين است كه منكرين نماز منكر خدايند، يعني وجوب و لزوم نماز در همه اديان و در تمام مذاهب به طوري ضروري و مسلم است، و به حدي بديهي است و اصالت دارد كه انكار آن مساوي با انكار خدا است، و منكر آن قهرا كافر است.

و در آغاز بحث نوشتيم كه كفر منكر نماز در آئين مقدس اسلام مسلم و قطعي، و متفق عليه ميان دانشمندان اسلامي است.

از آيات قرآن مجيد و روايات اسلامي خوب استفاده مي شود و نيز در كمال وضوح و صراحت دلالت دارد بر اينكه نماز در تمام اديان گذشته، فريضه اي بزرگ و وظيفه اي سنگين بوده، و حتي از بعضي روايات استفاده مي شود كه در آن اديان نماز ستون و عمود دين بوده چنانچه در اسلام نيز ستون و عمود دين است.

اينك پاره اي از آيات و روايات مربوطه را كه شاهد و گواه مدعا است مي نگاريم:

قرآن مجيد درباره حضرت شعيب و قومش كه دعوت او را انكار كرده



[ صفحه 107]



و هم بر وي خرده مي گرفتند مي فرمايد:

«قالوا يا شعيب اصلوتك تأمرك ان نترك ما يعبد آبائنا أو ان نفعل في اموالنا ما نشاء».

(سوره هود - آيه 89)

قوم شعيب در برابر دعوت او، به او مي گفتند:

اي شعيب آيا نمازت تو را بر اين مي دارد كه ما را به ترك پرستش آنچه پدران ما مي پرستيدند بخواني؟ و نگذاري ما به دلخواه خودمان در اموالمان تصرف كنيم.

سخن اين گروه با حضرت شعيب گرچه با لحني تحقيرآميز ادا شده، اما چنانچه ملاحظه مي كنيد از آن استفاده مي شود كه نماز در آئين شعيب مقرر بوده و از اين گذشته دلالت دارد بر اينكه نماز عبادتي مهم، و وظيفه اي بزرگ، و نيز داراي آثار بزرگي شناخته مي شده كه از آثار بزرگش يكي اين كه نمازگزار در برابر انحرافات مردم و كجروي هايشان احساس مسئوليت مي كند، و در مقابل جهل و ناداني و خرافات و موهومات، و عادتهاي زشت آرام نمي نشيند، مردم را به سوي علم و دانش مي خواند، و به آنان بينش و آگاهي مي دهد، و در دعوت آنان به حق و صراط مستقيم، و اصولا هدايت نمودنشان به يك زندگي حقيقي انساني در همه شئون مي كوشد، چه شئون مربوط به دين، و معتقدات و مباني آن، و چه شئون مربوط به زندگي مادي و حتي امور مربوط به چگونگي توليد و مصرف، و طرز برخورداري از مال، در اين گونه موارد، نمازگزار نمي تواند بي تفاوت باشد.

«اي شعيب، آيا نمازت تو را به اين مي دارد كه ما را از پرستش اصنام منع كني، و نگذاري در اموالمان به دلخواه خود تصرف كنيم و هر طور



[ صفحه 108]



مي خواهيم از آن برخوردار شويم؟

و نيز خداي متعال آنجا كه سخنان عيسي را براي ما حكايت مي كند، مي فرمايد:

«و اوصاني بالصلوة و الزكاة مادمت حيا».

(سوره مريم - آيه 32)

و خداوند مرا به نماز و زكوة سفارش فرمود تا زنده هستم.

معلوم مي شود نماز و زكات در آئين عيسي دو فريضه مهم و دو واجب بزرگ بوده كه در مورد آن دو بالخصوص از جانب خدا به وي سفارش شده.

و به موسي هم خطاب شده كه اقامه نماز كن.

قال الله تعالي:

«اقم الصلوة لذكري».

(سوره طه - آيه 14)

نماز را بپا دار براي ياد من.

يعني كه مرا ياد كني، به ياد من باشي، از من غفلت نورزي در اين خطاب يكي از فلسفه هاي بزرگ و عميق نماز بيان شده كه عبارت است از ياد خدا كه اصل هر خير و سعادت است.

و حضرت زكريا در محراب به نماز ايستاده بود كه فرشتگان از جانب خدا به وي مژده فرزند دادند.

«و نادته الملائكة و هو قائم يصلي في المحراب ان الله يبشرك بيحيي».

(سوره آل عمران - آيه 34)

و در بيان احوال اسماعيل صادق الوعد مي فرمايد:

«و كان يأمر اهله بالصلوة و الزكاة».

(سوره مريم - آيه 57).



[ صفحه 109]



كسان خود را به نماز و زكات فرمان مي داد.

و باز در قرآن مجيد آنجا كه پند و اندرزهاي لقمان حكيم را به فرزندش بيان مي كند مي فرمايد:

«يا بني اقم الصلوة و امر بالعرف و انه عن المنكر»

(سوره لقمان - آيه 16)

اين فرزندم، نماز را بپا دار، و امر به معروف و نهي از منكر كن.

و نيز در قرآن، پس از بيان حال گروهي از انبياء و پيروانشان كه اطاعت و بندگي خدا مي كرده و نماز مي خوانده اند، آمده است كه

«فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوة و اتبعوا الشهوات».

(سوره مريم - آيه 61)

پس از آنان گروهي روي كار آمدند كه نماز را ضايع گزاردند، و پيروي شهوتهاي خود نمودند.

حضرت صادق عليه السلام فرمود:

«احب الاعمال الي الله عزوجل الصلوة، و هي آخر وصايا الأنبياء».

محبوبترين اعمال نزد خداي متعال نماز است، و همين نماز آخرين وصيت پيامبران بوده است. [1] .

از اين روايت استفاده مي شود، در آئين همه پيغمبران نماز بوده، فريضه مهمي به شمار مي آمده كه در آخرين لحظه هاي زندگي كه فرصت فوق العاده ارزنده است، سفارش به نماز مي كرده اند.

مرحوم صدوق در كتاب مقنع گفته:

«نماز خواندن در كشتي مانعي ندارد، و حتي در حالي كه بتواني بيرون از كشتي بر زمين نماز بخواني زيرا حضرت نوح در كشتي نماز خواند. و اگر نتوانستي در كشتي ايستاده نماز بخواني، نشسته نماز كن» [2] .



[ صفحه 110]



و باز مرحوم صدوق در كتاب هداية نقل كرده:

«شخصي از حضرت صادق عليه السلام سوال كرد كه مردي در كشتي است، و وقت نماز مي رسد، مي خواهد از كشتي بيرون آيد، و در كنار دريا روي زمين نماز بخواند. حضرت فرمود: از نماز نوح رغبت نكند (زيرا نوح در كشتي نماز خواند) و در همان كشتي نماز بخواند، و اگر نتوانست بايستد، نشسته نماز كند».

و در بعضي روايات است كه ابراهيم خليل عليه السلام نماز مي خوانده و بلكه در روايتي اين طور آمده كه:

«ما اتخذ الله ابراهيم خليلا الا لاطعامه الطعام، و صلوته بالليل و الناس نيام».

«خداوند ابراهيم را خليل خود نگرفت مگر به جهت طعام دادن به مردم و نماز خواندنش در شب در حالي كه مردم در خواب بودند». [3] .

و نيز از رواياتي استفاده مي شود كه حضرت آدم هم نماز مي خوانده حتي به عنوان نماز ظهر، عصر، مغرب و عشاء.

در پاره اي از مواعظ لقمان به پسرش كه به واسطه ائمه معصومين عليهم السلام نقل شده نماز را ستون دين معرفي كرده [4] و در بعضي سخنانش توصيه و سفارش سختي به پسرش مي كند كه نمازت را اول وقت بخوان، و تأخير مينداز، و حتي الامكان به جماعت بخوان [5] .

بنابراين فريضه نماز يك فريضه اي اساسي، و وظيفه اي ريشه دار و عميقي است، و يك عبادت جامعي است كه در تمام اديان و در همه ملل و مذاهب فرض و واجب بوده.

و بلكه ركن بزرگ و مهم از برنامه هاي الهي و آسماني بوده است چنانچه در دين مقدس اسلام هست.



[ صفحه 111]



«بني الاسلام علي خمسة أشياء: «الصلوة و الزكوة و الصوم و الحج و الولاية».

بناي اسلام، و اساس آن بر پنج چيز است كه نخستين آن و مهمتر از همه نماز است [6] .

و بالاخره در هر آئيني، توجه به خدا، ياد خدا، بندگي خدا، اظهار تذلل و مسكنت، عرض نياز، و نيز شكر و سپاسگزاري، در برابر خداي بزرگ بي نياز، و خداي منعم قادر عزيز، ضروري و لازم است. و هيچ عملي كه كاملا مظهر جامع، و نمونه اتم و اكمل اين معاني باشد چون نماز نداريم پس طبعا بايد در تمام آئينها و در همه ملل فريضه نماز مقرر شده باشد، زيرا كه لطف پروردگار جهان چنين اقتضاء مي كند. و براستي كه لطف بزرگي است.

و اكنون كه موضوع نماز تا اين اندازه مهم است، و اينقدر اهتمام به آن شده، و مورد اعتناء و توجه است. چرا ما به آن اهميت نمي دهيم؟ و به آن اعتناء و توجه نداريم، و تا اين اندازه كه خودمان مي دانيم آن را سبك و كوچك گرفته، و موضوعي سهل و ناچيز انگاشته ايم.

و نسبت به آن خيلي لاقيد و بي بند و باريم، و به هيچ وجه آن را محافظت و مراقبت ننموده، و به آن نمي رسيم، و به كلي ضايعش گزارده ايم. پيغمبر صلي الله عليه و آله فرمود:

«واي بر كسي كه به نمازش رسيدگي نكند و آن را محافظت و مراقبت نكرده و ضايع گزارد».



[ صفحه 115]




پاورقي

[1] وسائل الشيعه - ج 3 - ص 26.

[2] بحار - ج 84 - ص 98.

[3] وسائل الشيعه - ج 5 - ص 275.

[4] بحار - ج 13 - ص 432.

[5] بحار - ج 76 - ص 270.

[6] وسائل الشيعه - ج 1 - ص 7 و بحار - ج 82 - ص 234.


بازگشت