مقدمه




«برآستان جانان، گر سر توان نهادن»

«گلبانگ سربلندي، برآسمان توان زد»



حافظ

فطرت انسان، حقيقت جو و كمال طلب است. هر انساني، بالطبع خواستار سعادت و نيك بختي ابدي است. فطرت كمال جوي انسان به همراه پيامبر دروني عقل كه خدا در نهاد بشر قرار داده است، به دنبال مبدأ و سرچشمه ي قدرت مطلق و هستي بخش زندگي است. خالق بي همتايي كه صفات جمال و جلالش را هرگز نمي توان توصيف كرد و فقط رب - جل و علا - خود از طريق پيامبران و به ويژه سيد فرستادگان و خاتم مرسلين حضرت محمد(صلي الله عليه وآله وسلم)، در مورد صفات خويش آگاهي هايي را به گوش خاك نشينان كره ي زمين فروفرستاده است. رابطه ي انسان با خالق آسمان ها و زمين، رابطه ي موجودي ضعيف و درمانده و ناتوان با توانايي مطلق و قدرت لم يزلي است. انسان خاكي از عظمت و شوكت و جلال خداوند انگشت حيرت بر دهان گرفته و خاضعانه در برابر قدرت بي بديلش سرخاكساري و بندگي و شرمنده از اين بندگي بر درگاه پرعظمتش گذاشته و درمانده از يافتن جملاتي بوده است تا با مبدأ هستي ارتباط برقرار كند. ذلت اقدس ربوبي اين مشكل انسان را نيز حل كرده و براي سعادت و نيكبختي و هدايت و راهنمايي و دوري از



[ صفحه 8]



پليدي ها و زشتي ها، نماز، اين هديه ي بسيار گرانبها را به بشر ارزاني داشته است. نماز، شفاف ترين، زلال ترين و خاضعانه ترين ارتباط بين بنده ي حقير و روسياه و خداوند عظيم است. نماز، اسرار و رموز فراواني دارد كه تنها خداوند يكتا از همه ي آن اسرار باخبر است؛ ولي آنچه مورد نظر ماست، اسرار و رموزي است كه به طور مختصر از آيات و احاديث و سيره ي نبوي ياد گرفته ايم؛ و الا اين حقير ياراي گفتن و نوشتن درباره ي زيباترين نيايش بشري و بزرگ ترين و برترين اعمال خاصان درگاه پرعظمتش را ندارم.

و اينك، داستاني كه پيش روي شماست، سرگذشت دختري است كه فطرت و سرشت انساني خويش را در قلب و مركز دوري از خدا، فساد و تباهي از دست نداده و چون كوهي استوار در برابر ناملايمات و تمايلات حيواني قد علم كرده و با استعانت از خداوند منان بر اثر نيايش خالصانه با پروردگار خويش (به پاداشتن نماز) آن چنان كه بايد، از اسرار و رموز اين نيايش عظيم (نماز) سود جسته و بهره برده است.

اين سرگذشت تنها مختص دختري نيست كه من به نگارش آن پرداخته ام؛ بلكه سرنوشت و سرگذشت تمام كساني است كه از مهم ترين و بهترين رابطه ي بنده با پروردگار درس گرفته و اين رابطه را آن چنان كه خدا، پيامبر و امامان توصيه كرده اند، برقرار ساخته اند؛ بي اين كه ادعايي داشته باشند. به نظر حقير، اينان اولياي گمنام خداوند در روي زمين هستند. اميدوارم خداوند توفيق عبادت و بندگي را به اين حقير عنايت فرمايد و از مناجاتش محروم نفرمايد.

«صديقه فرج زاده»



[ صفحه 9]




بازگشت