تكيه گاه بحث


در بحث خود، سعي خواهم داشت كه به خواست خداوند به نكات



[ صفحه 10]



مهمي كه ذيلاً عرضه مي شوند توجه كنم:

1 - اصول و مبادي نظام فكري اسلام لااقل بر اساس آنچه كه در طول مدت عمر و مطالعاتم از اسلام برداشت كرده ام كه البته اين برداشت جدا از درك، استنباط و نوشته هاي بزرگان و راهنمايان مذهب نيست.

2 - مباني و اصولي كه از دانش روان شناسي، مخصوصاً روان شناسي رشد، روان شناسي تربيتي و يادگيري در دست و مورد استناد بزرگان و صاحبنظران اين علم است و من ساليان سال است كه در اين زمينه ها تحصيل، مطالعه، بررسي و تدريس كرده ام.

3 - استنباط و تجارب شخصي كه محصول عمري نسبتا طولاني (55 سال) است كه حدود 34 سال آن در وظيفه ي معلمي و مخصوصاً چند سال آن در كلاس اول ابتدايي گذشته است، آن هم در نقطه اي نسبتا محروم و در ارتباط با كودكاني كه بسياري از آنان در خانواده هايي نابسامان و آشفته رشد يافته بودند و من سعي داشتم برنامه ي نماز را براي آنان به مرحله ي اجرا درآورم.

4 - كار مستقيم و عملي درباره ي فرزندانم، در ارتباط با واداشتن آنها به نماز، از همان دوران خردسالي و گمان دارم در آن مسير مرتكب خطا و اشتباهي نشده ام و وظيفه ي پدري خود را حداقل در اين قسمت خوب انجام داده و نماز را به صورت فريضه اي عملي و بدون احساس كراهت از جانب آنان، به آنها قبولانده ام.

5 - و البته مختصر پژوهش تجربي و علمي هم كه اغلب با همراهي دانشجويانم در مقاطع مختلف تحصيلي صورت گرفته، مي تواند در اين زمينه قابل ذكر باشد كه به هر حال مويي در ساختن ريسماني، مدد است.


بازگشت