سلامت روان


متأسفانه با وجود تحولات علمي و صنعتي در قرن حاضر و پيشرفت هاي مهم پزشكي در دهه هاي اخير، استرس و مشكلات روحي و رواني در جامعه بشري رو به افزايش است و اختلالات عاطفي، معضل اعتياد، آمار طلاق و ناسازگاري هاي فردي و اجتماعي، زياد شده است.

تحقيقاتي كه اخيراً در ايران انجام شد، نشان داد 20 تا 25 درصد مردم دچار اختلالات عصبي و رواني هستند و نياز به مشاوره و درمان هاي روان شناسي دارند.

بنابراين به نظر مي رسد موضوع سلامت روان از اهميت بسزايي



[ صفحه 174]



برخوردار است، طوري كه جسم و روح مانند تار و پود يك پارچه به هم تنيده شده اند و اگر يكي از اين دو آسيب ببيند، ديگري هم آسيب خواهد ديد.

سلامت روان چيزي فراتر از نداشتن علائم بيماري رواني است.

سلامت روان يعني اينكه فرد بتواند عملكرد موفق و عالي از نظر تفكر، خلق و خو، و رفتار داشته باشد. همچنين فعاليت هاي مفيدي در جامعه داشته باشد، روابط مثبت با ديگران برقرار كند، با مشكلات و استرس ها و ناملايمات زندگي كنار آيد و توانايي كمك به ديگران را هم داشته باشد.

راه رسيدن به سلامت روان، راه دشواري است و يك امر تصادفي نيست كه يك شبه اتفاق بيفتد. نياز به پشتكار و زحمت فراوان دارد.

هسته اوليه بهداشت و سلامت روان در خانواده گذاشته مي شود، بنابراين پدر و مادر با تربيت سازنده و صحيح خود و ايجاد فضاي گرم و صميمي، مي توانند فرزنداني سالم از نظر سلامت روان تربيت كند.

دارا بودن يا پرورش ويژگي هاي شخصيتي زير سبب افزايش سلامت روان مي شود:

1- واقع بيني: يعني فرد بتواند نقص ها، كاستي ها و ضعف هاي خود را بپذيرد و از ايده آل گرايي و كمال گرايي پرهيز كرده و اهداف زندگي را واقع بينانه ترسيم كند.

2- توانايي لذت بردن از زندگي: يعني به جاي نگران بودن براي



[ صفحه 175]



آينده و ايجاد اضطراب در خود و يا حسرت خوردن براي گذشته و ايجاد افسردگي در خود، بكوشد در زمان حال زندگي كند.

3- اصل تعادل در زندگي: يعني افراد بين تمام ابعاد زندگي خود، يك نظم و هارموني ايجاد كنند، به عبارتي در ابعادي چون كار و تفريح، استراحت و ورزش، تنهايي و معاشرت و عبادت، تعادل برقرار نمايند.

4- داشتن انعطاف پذيري: يعني فرد بدون تعصب و ژرف انديشي، آرا و نظريات ديگران را تحمل كند و براي رسيدن به موفقيت، راه هاي مختلف را بررسي نمايد.

5- توانايي مدارا با استرس ها: انسان بايد از اين توانايي برخوردار باشد كه استرس ها را به عنوان يكي از واقعيت هاي زندگي بپذيرد و بدون فرار از مشكلات، با آنها مقابله كند.

6- مسئوليت پذيري: افراد با دارا بودن اين خصيصه، مي تواند مسئوليت اعمال، رفتار و گفتار خود را بپذيرد و بدون هيچ گونه دليل تراشي و توجيه، خطاها و اشتباهات خود را به گردن ديگران نيندازد.

7- داشتن ارتباطات سالم با ديگران: در دنياي صنعتي امروز، افراد به دليل مشغله مادي زياد، فرصت در كنار هم قرار گرفتن را ندارند كه آن ها را از نظر عاطفي از همديگر دورتر مي كند. يكي از راه هاي رسيدن به سلامت روان اين است كه افراد، ارتباطات خود را بيشتر كرده و مهارت همدلي را در خود تقويت كنند، يعني دنيا را از ديد ديگران نگاه كنند و خود را در غم ها و شادي هاي ديگران شريك



[ صفحه 176]



نمايند.

ارتباط با خدا در سختي ها، مشكلات و بحران هاي زندگي به انسان آرامش مي دهد و توكل و توسل به او باعث كنترل استرس ها و تنش هاي فرد و در نهايت، منجر به سلامت روان او مي شود.

با به جا آوردن نماز شب و تهجد و ارتباط با خالق اين جهان يك به يك موارد بالا در وجود انسان تقويت شده و توانايي مواجهه و مقابله با استرس هاي زندگي در فرد پيدا شده و در دنياي پر استرس امروز، كمتر دچار مشكلات روحي و رواني خواهد شد. [1] .


پاورقي

[1] دكتر اميررضا چمني، متخصص اعصاب و روان (روان پزشك)، در گفت و گو با ايسنا.


بازگشت