تأثير بر اختلال شخصيت


مطالب علمي اين بخش از جلد سوم ترجمه فارسي كاپلان سادوك، صفحات 284 - 286 اقتباس شده است

حضرت علي عليه السلام مي فرمايد: «نماز، داروي تكبر است.» [1] .

«شخصيت» در تعريف روانشناسي و روانپزشكي، معرف مجموعه اي از صفات، رفتارها، افكار و تمايلات عاطفي و هيجاني هر



[ صفحه 156]



فرد مي باشد، كه او را از ديگران متمايز مي كند.

رسيدن به ثبات شخصيت و برخورداري از آرامش و پايداري شخصيتي يكي از ايده آل ترين، خواسته هاي بشري دانست، چرا كه وجود ناهنجاري در هر كدام از عوامل شكل دهنده شخصيت مي تواند اثرات فاجعه آميزي مثلاً به صورت اختلالات پيچيده و متعدد شخصيت به بار آورد.

بي ثباتي شخصيت (پسيكوپاتي) دلالت بر يك نوع شايع از اختلال شخصيت دارد كه مبتلايان به آن از تغييرات دائمي حالات و رفتارها و افكار رنج مي برند، به نحوي كه هر لحظه به رنگي در مي آيند.

اين بيماران كه بدون آن كه با عنوان بيمار شناخته شوند و به وفور در جامعه حضور دارند، كساني هستند كه از كمترين درجه سازشكاري و انطباق در خانه، مدرسه محل كار يا حتي در امر ازدواج برخوردارند، بعنوان مثال به تغيير مكرر شغل مي پردازند يا گروه و جناح سياسي خود را پيوسته تغيير مي دهند. خودشيفتگي و سوء ظن از جمله نمونه هاي اختلال شخصيت است كه در ادامه درباره ي آن بيشتر صحبت مي كنيم:

نارسيس نام پسر جوان افسانه اي است كه در دوران كهن، تصوير خود را در آب زلالي ديد و يك دل نه صد دل عاشق خود شد!؟! و اين داستان عجيب، وجه تسميه اي براي معرفي نوعي اختلال شخصيت



[ صفحه 157]



مرسوم به اختلال شخصيت خود شيفته [2] گرديد.

افراد مبتلا به اين اختلال، با احساس عميق اهميت شخصي، احساسات خود بزرگي بيني و به نوعي، اعتقاد به بي نظير بودن خودشان مشخص هستند! اين اختلال روي افكار، اعمال و رفتار شخص به شدت تأثير مي گذارد. بدين نحو كه آنان خود را آدمهاي خاصي مي پندارند و انتظار دارند كه به طور خاصي، با آنان مدارا شود، اينان هرگز تحمل انتقاد را ندارند و چنانچه كسي از آنان انتقادي بكند، دچار خشم مي گردند يا ممكن است چنان به رفتار خود اطمينان داشته باشند كه شخص انتقاد كننده را جز ابلهي به شمار نياورند و نسبت به انتقاد او، كاملاً بي تفاوت باشند.

خود شيفته ها، چنانچه مختصر استعداد، يا اندك موفقيتي در زمينه اي داشته باشند، در آن مورد به شدت مبالغه مي كنند و انتظار دارند، بدون هيچ دليلي با آنها، به صورت فردي بي نظير. مخصوص و استثنايي رفتار شود!

اين بيماران براي رسيدن به اهداف خود، به راحتي از ديگران سوء استفاده مي كنند و در اشتغال ذهني دائم، با مفاهيمي چون: موفقيت، قدرت، استعداد درخشندگي، زيبائي و ايده آليسم به سر مي برند و پيوسته در پي شكار اظهارات محبت آميز و تعريف و تمجيد ديگران مي باشند.



[ صفحه 158]



نمونه مبتلايان به اين اختلال را، در جامعه ما نيز بسيار مي توان يافت، مثلاً كساني كه تصور مي كنند ضرورتي ندارد آنها هم در صفي كه ديگران منتظر ايستاده اند، انتظار بكشند!

اين تافته هاي جدا بافته، با عناويني چون: از خود متشكر، خودخواه، مغرور، از خود راضي و... در جامعه ايراني شناخته مي شوند و بوسيله اين صفت بد خود، ناراحتي هاي متعددي را براي خود و اطرافيانشان ايجاد مي كند.

به اعتقاد بسياري از روانپزشكان درمان اختلال شخصيت خود شيفته بي نهايت مشكل است، چون براي پيشرفت درمان خود اين افراد بايد دست از خودشيفتگي بردارند كه اين كار راحتي نيست و در واقع هنوز ساخت داروي شيميايي كه بر عدم تعادل ناقل هاي عصبي مربوط به خودخواهي انسان غلبه كند هم، ممكن نشده است.

نوعي ديگر از اختلال شخصيت آن است كه شخص دچار سوء ظن عميق و عدم اعتماد نسبت به بسياري از اطرافيان خود مي باشند. اين اختلال كه به طور شايعي در مردان بيش از زنها ديده مي شود معمولاً در اوايل جواني آغاز مي گردد و در جامعه ما با عناوين مختلفي مثل بدبين، متعصب يا دل سياه! و... شناخته مي شود.

مبتلايان به اين عارضه كارهاي اطرافيانشان را براي خود به شدت تحقير كننده يا تهديد آميز مي دانند و پيوسته نگران نوعي آسيب ديدن يا سوء استفاده از جانب ديگران هستند. اين افراد با اين كه بارها،



[ صفحه 159]



وفاداري و قابل اعتماد بودن دوستان و خويشاوندان خود را مورد ارزيابي و پرسش قرار مي دهند، اما با اين وجود باز هم به دوستي و همراهي آنان شك دارند.

مسئله شايع در مورد مبتلايان به اين بيماري، شك و سوء ظن دائمي و بدون دليلي است كه در مورد وفاداري همسران خود به خرج مي دهند و پيوسته در جستجوي شواهدي از خيانت همسران خود بر مي آيند. بدين ترتيب رفتار آنها پيوسته در اطرافيانشان ترس و تعارض ايجاد مي كند و به طور كلي اين بيماران در زمينه كار و زندگي با ديگران دچار مشكلات هميشگي هستند و مسائل شغلي و زناشوئي فراواني برايشان ايجاد مي شود. چرا كه آنها در بسياري از مسائل ساده و خوش خيم زندگي، نشانه هايي از تحقير يا اهانت مي يابند.

پزشكان معنوي بشر، از قرنها پيش، راه حل هاي بي نظير و درخشاني، براي مقابله با خودخواهي و تكبر و سوء ظن و بدگماني، پيشنهاد كرده اند كه بنابر فرمايش حضرت علي عليه السلام درصدر اين راه حل ها بطور عام نماز و بطور خاص نماز شب جاي دارد.

در سرتاسر اذكار نماز شب و نمازهاي يوميه، ضماير متكلم مع الغير (جمع) به جاي ضماير متكلم وحده (مفرد) بكار رفته است. براي انجام كامل نماز شب و نائل آمدن به تمام ثواب و اجر نماز شب دستور آن است كه بايد چهل نفر دعا شوند. بدين معني كه ما بودن و نه، من بودن، بدين روش تكرار و تلقين گردد و اين موضوع در رفع بسياري از



[ صفحه 160]



اختلالات پيچيده ي شخصيت، از جمله اختلال شخصيت اسكيزوئيد (منزوي)، اختلال شخصيت ضد اجتماعي، اختلال شخصيت اسكيزوتايپي (اسرارآميز)، اختلال شخصيت خودشيفته و... نقش مهم و اساسي دارد. جالب اينجاست كه در اذكار نماز تنها يك جاست كه سخن از من به ميان مي آيد و آن زماني است كه بنده ناتوان در نهايت ذلت در مقابل پروردگار خود، كرنش مي كند (ركوع) پس آن گاه خود را در مقابل آفريننده خويش به خاك مي اندازد و به سجده مي رود و نغمه سر مي دهد: سبحان ربي الاعلي و بحمده و سجده در روايات بالاترين مرتبه قرب نمازگزار، به پروردگار معرفي شده است. [3] .

حضرت آيت الله جوادي آملي «حفظه الله» خواندن نماز شب را براي همه به ويژه مسئولان لازم دانسته و مي فرمايند: «در نماز شب حداقل 40 نفر را بايد دعا كرد و اگر مسئولي اين كار را بكند، قطعاً روز به فكر خدمت به 400 نفر است.» [4] .


پاورقي

[1] وسائل الشيعة 3: 108.

[2] narcissistic personality disorder.

[3] پرتوي از اسرار نماز، استاد محسن قرائتي: 174.

[4] منبع خبر shia - online.ir.


بازگشت