آرامش عضلاني


گروهي از نويسندگان مسلمان كوشيده اند، در حركات حين نماز اعم از قيام و قعود و ركوع و سجود، جنبه هايي از نرمش عضلاني و ورزش بدني را بجويند و آن را با نرمش هاي متداول ديگر كه منجر به استراحت و آمادگي عضلاني مي شوند، مقايسه كنند. اما ديدگاه ما به آرامش عضلاني ناشي از نماز، از دريچه ي ديگري است.

دانش پزشكي، امروزه به اثبات رسانده است كه اگر شخصي حدود ساعت 10 شب بخوابد و ساعت 5 صبح از خواب بيدار شود (يعني 7 ساعت خواب) در ساعت 1 بامداد، در بدن او برخي مواد شيميايي شبه مرفين كه به عنوان گروهي اندورفين ها و آنكفالين ها نامگذاري شده اند، ترشح مي شوند كه اين مواد اثر مستقيم بر روي قسمت هاي مختلف بدن از جمله عضلات اسكلتي دارند و منجر به راحتي عضلاني [1] در طول روز بعدي براي فرد مي شوند.

اما چنانچه شخص در ساعت 12 شب بخوابد و صبح روز بعد، ساعت 10 صبح از خواب بلند شود (يعني حدود 10 ساعت خواب)، اندورفين ها و آنكفالين ها بر خلاف حالت قبلي، افزايش ترشح كافي نخواهند داشت و در نتيجه سبب مي شود با اين كه شخص حدود 3 ساعت بيشتر از حالت قبلي خوابيده است، از آرامش و استراحت



[ صفحه 93]



عضلاني به اندازه كافي بهره مند نشود، و درست به همين علت است كه هر چه خواب انسان بيشتر ادامه پيدا كند و مثلاً تا ساعت 10 صبح به درازا بكشد، احساس خستگي و كوفتگي عضلاني پس از آن، بيشتر خواهد بود.

نماز شب ضمن ايجاد الزام و وجوب براي سحر خيزي، انسان را خود به خود به سوي يك آرامش عضلاني ناشي از مواد شيميايي درون زا سوق مي دهد.


پاورقي

[1] RELAXATION.


بازگشت