سحر خيزي و شادابي


اسلام دين فطرت است و با شادي كه خواسته ي غريزي انسان است، نه تنها مخالفتي ندارد، بلكه آن را براي سلامتي لازم مي داند. اميرالمؤمنين عليه السلام شاداب نبودن را عامل بيماري و ويراني بدن مي داند و فرموده است:

«الحزن يهدم الجسد» [1] .

غم و اندوه تعادل جسم را بر هم مي زند و بدن آدمي را ويران مي كند.

و چه فضيلتي براي مؤمن از شاداب بودن اوست كه در روايتي مي خوانيم:

«عن عنبسة بن العابد قال قال لي ابوعبدالله عليه السلام: ما يقدم المؤمن علي الله عزوجل بعمل بعد الفرائض احب الي الله تعالي من ان يسع الناس بخلقه» [2] .

امام صادق عليه السلام به عنبسة بن عابد فرمود: بعد از فرائض ديني هيچ يك از اعمال مرد با ايمان در پيشگاه الهي محبوبتر از آن نيست كه با تمام مردم به گشاده روئي و حسن خلق برخورد نمايد.»

از لحاظ پزشكي مسلم است كه شاداب بودن مانع از عارض شدن بسياري از بيماري ها بر جسم و روان آدمي است. خاستگاه اين شادابي



[ صفحه 86]



از نظر علم پزشكي سلسله تغييراتي است كه در اعصاب انسان صورت مي گيرد. مثلاً افزايش يك ماده شيميايي به نام «دوپامين» در بدن سبب مي شود، انسان بدون آنكه خود بخواهد، دچار ناراحتي شده و كاهش اين ماده نيز سبب شاد شدن غير ارادي انسان خواهد شد. [3] به عنوان مثال، عصبانيت و ناراحتي غير ارادي و بدون علت صبحگاهي كه حالت شديد آن بعنوان ملانكولي يا همان ماليخوليا (افسردگي درونزاد صبحگاهي) شناخته مي شود، در اثر تغييرات و كم و زياد شدن همين مواد شيميايي صورت مي گيرد. حال اين نكته مهم است كه ميزان ترشح ماده ي شيميايي به نام «كورتزول» در داخل بدن كه به طور غير ارادي سبب شادي انسان مي شود، به طور خلاصه كورتيزول ماده اي است كه باعث افزايش فعاليت هاي بدن شده و نسبت قند موجود در خون را بالا مي برد تا انرژي لازم را براي بدن فراهم آورد. از نظر علمي اثبات گرديده كه ميزان كورتزول خون صبح به بالاترين ميزان خود؛ يعني 22 ميكروگرم در هر 100 ميلي متر مكعب مي رسد. [4] و در صورت بيداري انسان در اين ساعات، لذت و شعف سرمست كننده اي نصيب او مي شود كه بي شك بر زندگي او در تمام طول روز تأثير گذار است. [5] .

از سويي ديگر طبق نظر كارشناسان نسيمي كه در سحرگاه انسان تنفس مي كند چنان لذت بخش و نشاط آور است كه نظير آن را در ساير



[ صفحه 87]



اوقات شبانه روز نمي توان يافت.

اين مسئله از منظري ديگر نيز قابل بحث و بررسي است و آن اينكه: همانطوريكه مي دانيم افسردگي يكي از بيماريهاي رواني شايع بشريت در قرن هاي اخير مي باشد. افسردگي يك بيماري مزمن روحي بوده كه مي تواند فرد را از انجام امورات زندگي خود بازدارد. در ايجاد اين بيماري عوامل مختلفي دخيل مي باشند. بنابراين يكي از عوامل اصلي ايجاد افسردگي همان خواب سحرگاهي و اضطراب ناشي از آن مي باشد.

وقتي فردي دچار اضطراب شود براي رهايي از اين وضعيت خود به كارهاي مختلفي دست مي زند. يكي از اين كارها آزار و آسيب زدن به جسم خود مي باشد كه اين موضوع مي تواند شامل كندن موهاي بدن، ناخن جويدن، خراشيدن بدن و حتي خوردن انگشتان خود باشد كه اين كارها تا اندازه اي از اضطراب فرد مي كاهد اما اگر اين كارها نتوانند اضطراب فرد را فروكش نمايند فرد در خود فرو مي رود و به عبارتي وارد مرحله روحي خواهد شد كه يكي از اين نمودها، افسردگي مي باشد. بنابراين تهجد و راز و نياز و اشك ريختن در دل شب و بهجت و لذتي كه انسان آن را در دل شب از رهگذر مناجات با معبود خويش حس مي كند، مي تواند از بروز بيماري افسردگي جلوگيري كند. پس چه خوب پيامبر گرامي اسلام حضرت محمد صلي الله عليه و آله فرمودند:

سه چيز مايه ي انبساط خاطر و شادي مؤمن است: ديدار



[ صفحه 88]



دوستان، افطار كردن روزه و عبادت و شب زنده داري در پايان شب. [6] .


پاورقي

[1] غرر الحكم: 321.

[2] الكافي 2: 100.

[3] روانپزشكي كاپلان سادوك ترجمه ي دكتر پور افكاري.

[4] فارماكولوژي، كاتزونگ: 181.

[5] اقتباس از كتاب عصر فضا و تكنولوژي، كمال روحاني، انتشارات: سامرند.

[6] معاني الاخبار: 189.


بازگشت