مواظب شيطان باشيد!


البته با روايت قبل به اين نكته نيز دقت كنيد كه از وسوسه هاي شيطان نبايد غافل بود. گاهي انسان از فيض نماز شب محروم شده به اين دليل كه فكر مي كند نماز شب خواندن باعث عجب و تكبر مي شود. اگر چنين باشد چنين شخصي نبايد هيچ كار مثبت و درستي را انجام دهد! يا شيطان در وسوسه هاي خويش اين طور مي نماياند كه نماز شب خواندن و تهجد باعث افت فعاليت هاي ديگر همچون كار يا درس خواندن مي شود. اين حرف نيز باطل است چنانچه آيت الله بهجت رحمه الله مي فرمودند: «نماز شب منافاتي با اصل خواب ندارد؛ فقط بايد وقت خواب را طوري تنظيم نمود كه از فيض تهجد محروم نماند.» و نيز در اين باره مرحوم ملكي رحمه الله مي فرمايد: «من بسياري از محصلين را مي شناسم كه از شب زنده داران بودند و همين موضوع سبب شد كه فهمي عميق و استقامتي بي نظير در امر تحصيل نصيبشان شد و به مراتب و مقامات والايي رسيدند و بالعكس، كساني هستند كه در



[ صفحه 58]



مطالعه كتب علمي كوشش بسيار دارند ولي به جايي نمي رسند و از علم خويش سودي نمي برند و بركتي نمي بينند.» [1] .

آقاي قدس از مرحوم حضرت آيت الله بهجت رحمه الله نقل مي كند كه: «روزي آقا مي فرمود: يكي از علماي بزرگ نجف اشرف هنگام سحر و وقت نماز شب پسر نوجوانش را كه در اطاق آقا خوابيده بود صدا زد و گفت: برخيز و چند ركعت نماز شب بخوان. پسر پاسخ داد: چشم.

آقا مشغول نماز شد و چند ركعت نماز خواند. ولي آقا زاده برنخاست. مجدداً آقا او را صدا زد كه: پسرم، پاشو چند ركعت نماز بخوان. باز پسر گفت: چشم. آقا مشغول نماز شد ولي ديد فرزندش از رختخواب بر نمي خيزد، براي بار سوم او را صدا زد. پسر گفت: حاج آقا، من دارم فكر مي كنم، همان فكري كه درباره ي آن در روايت آمده است كه: امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «تفكر ساعة خير من عبادة سنة؛ يك ساعت تفكر بهتر از يك سال عبادت است.»

مرحوم آيت الله العظمي بهجت رحمه الله در ادامه فرمودند: «آقا پرخاش كرد و فرمود:... و خود مرحوم آيت الله بهجت رحمه الله آن كلمه را بر زبان جاري نكرد، ولي ما همه فهميديم كه آن بزرگ مرد فرموده بود: پدر سوخته، - آن فكري از عبادت يك يا شصت سال بهتر است كه انسان را به خواندن نماز شب وا دارد، نه اينكه انسان وقت نماز شب دراز بكشد و فكر بكند و اين بهانه از خواندن آن شانه خالي كند.» [2] .



[ صفحه 59]



كه اين مطلب نيز توجيه علمي دارد. همانطوري كه مي دانيم در هوش و استعداد علاوه بر عوامل ارثي عوامل محيطي نيز نقش دارند.

يكي از عوامل اصلي و موثر در هوش و استعداد و بهره برداري صحيح از آن، داشتن نظم در زندگي است. حال شما فردي را در نظر بگيريد كه بيشتر اوقات خود را در خواب مي گذراند و از خواب صبح خود نمي گذرد. آيا چنين فردي مي تواند در زندگي خود برنامه ي منظمي داشته باشد؟ مسلماً جواب منفي است. خواب صبح مانع ايجاد نظم و در نتيجه ايجاد خلاقيت در روز خواهد شد و بطور كلي چنين فردي از هوش و استعداد ذاتي خود بهره كافي نخواهد برد و به عبارت ديگر خواب سحرگاهان مي تواند مانع ظهور هوش و استعداد ذاتي انسان شود.

از سويي ديگر سحر خيزي نشاط علمي را در انسان زنده مي كند و باعث جذب و رغبت انسان به بحث و كسب علم و دانش مي شود. به طوري كه تمامي دانشمندان و صاحب نظران علوم مختلف (ديني - پزشكي و...) سحر خيز بوده اند و بدون شك يكي از دلايل شكوفايي استعدادهاي آنان همين سحر خيزي و بهره مندي آنان از اين وقت بوده است. علاوه بر آن، اين افراد اكثراً كم خواب بوده اند و توانسته اند از اين وقت گرانبها استفاده ي كافي ببرند و در جهت تحصيل علوم و پيشرفت علمي خود بهره ي كافي ببرند و براي خود و جامعه خود هم در دنيا و هم در آخرت افرادي مفيد و مؤثر باشند. پس يكي از بركات سحر خيزي



[ صفحه 60]



علم اندوزي است.

يك فرد سحر خيز علاوه بر اينكه در كسب علم و دانش موفق تر خواهد بود در پيشرفت و تجزيه و تحليل مسائل علمي و در نتيجه ابتكار و خلاقيت فردي موفق خواهد بود لذا كه فردي كه از حيثيت جسمي و روحي در آرامش بيشتري باشد مسلماً در پيشرفت علم و نيز حل مسائل علمي صاحب نظر خواهد بود. اينجاست كه اكثر دانشمندان يكي از علل پيشرفت خود را در مسائل علمي، همين سحر خيزي مي دانند.


پاورقي

[1] اسرار الصلوة: 295.

[2] در محضر آيت الله العظمي بهجت رحمه الله 1: 152.


بازگشت