لزوم مخفي نگاه داشتن گناه


از جمله ي علل كبيره شدن گناه صغيره، اظهار گناه است؛ زيرا اظهار گناه، كفران نعمت پوشيده داشتن گناهان است. گاهي همين اظهار گناه باعث ايجاد رغبت به گناه در ديگران مي شود، بلكه حتي موجب فراهم آوردن اسباب سرور و شادي مي شود، و زشتي عمل از حد مي گذرد.

بالاتر اين كه، صرف اظهار گناه، ملازم با هتك نواميس الهي است، اگر چه موجب چيزي از آنچه گفتيم نشود. لذا از امام رضا عليه السلام رسيده است كه پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند:

«المستتر بالحسنة تعدل سبعين حسنة، و المذيع بالسيئة مخذول، و المستتر بها مغفور» [1] .



[ صفحه 88]



«پنهان كننده كار نيك، عملش معادل هفتاد حسنه است، آشكار كننده كار زشت و گناه، ذليل و خوار است، و پنهان كننده كار زشت مورد غفران الهي قرار خواهد گرفت».

بله مطلبي هست، و آن اين كه، گاهي اظهار گناه، بر نفس گران است، ولي با تأسف و حسرت و بزرگ دانستن، گناه اظهار مي شود، كه البته اين حكم ديگري داشته، و يك امر ذوقي است كه روايات موجود، خلاف آن را به ما توصيه مي كنند، كه همان پنهان كردن گناه است، نه اظهار آن؛ بنابراين نزديكتر به احتياط ترك اظهار گناه است.

البته اظهار گناه براي چاره خواستن و استفتاء از عالم، به هدف رسيدن به كمال، بد نيست، كما اين كه امثال اين رخداد، بر بعضي از مؤمنين در چاره خواستن از ائمه معصومين عليهم السلام و بعضي از علماء اعلام اتفاق افتاده، و ايشان هم از اين كار نهي نكرده اند.

تعجب نكن! و بدان كه بد بودن اظهار گناهان، اختصاص به معاصي دارد، كه كسي بگويد من فلان گناه را كرده ام، ولي اظهار كوتاهي و گناهان به طور عموم، با بزرگ دانستن آن ها، و تأسف خوردن، بد نيست، مثل اين كه كسي بگويد ما در پيشگاه خدا مقصريم، و گناهان بسياري داريم. بلكه حتي اين روش بزرگان است كه خود را در زمره ي اهل گناه و تقصير مي دانند، مخصوصا در نوشته هايشان كه هنگام ياد كردن از خود، با القابي همچون: گناهكار - عاصي و جنايتكار خود را معرفي مي كنند.


پاورقي

[1] ثواب الاعمال: ص 179، كافي: ج 2: ص 428 (با كمي اختلاف در عبارت).


بازگشت