عبرت ششم: در بيان پرهيز از وسواس و مذموم بودن آن


عبرت ششم: در لطف خدا بر اين امت، بيانديشد، كه چه شريعت سهل و آساني را ارزاني داشت، بنابراين، از حدود الهي با وسوسه و تنگ گرفتن بر خود، ناسپاسي نكند؛ چه اين كه وسوسه، از زيانبارترين صفات و بيماري هاي قلبي است. و از ائمه معصومين عليهم السلام بياموزد كه اجازه احتياط بيش از حد را به ما نداده اند، بلكه با عمل و گفتار، از آن منع نموده اند؛ و وقتي انسان، به آداب وارد از ائمه معصومين عليهم السلام درباره ي طهارت، آگاه شود، خواهد فهميد كه، احتياطي كه در ساير مقامات مشروع است، در مسئله طهارت، به طور خاص، منع شده است، و به ميزان جزئيات احكام شرع و اين كه در كدام درجه از حكمت است، آگاهي خواهد يافت.

بد نيست، آنچه از اختلاف اين دو، به ما رسيده را بيان كنيم، و آن، اين است كه طهارت و نجاست، به علت تعلق اندكي كه به جهات قلبيه دارند، از نظر اهميت



[ صفحه 36]



مانند ساير احكام نيستند، اهل دنيا در زياده روي كردن احتياط، مشكلي ندارند، چون با طبعشان سازگار است، اما احتياط در حقوق ديگران، را روا نمي دارند؛ مانند احتياط در امور مالي و آبرويي و تعبدي، كه تعبد به آن براي عقل دشوار است، و از امور مهم و اثرگذار در قلب مي باشند، چه اين كه، احتياط در اين امور، مخالف طبعشان است. و دليل بر آن كه گفتيم - از اين كه احتياط در آن با بيشتر سرشت ها سازگار است، به خلاف ساير احكام - اين است كه به وضوح مي بينيم كه وسوسه، در امور ظاهري در ميان مردم، با وجود منع شارع از زياده روي احتياط در آن، به مراتب بيشتر است، از ممنوعات ديگر.

آيا نمي بيني، كسي در پرداخت قرض ها و بدهي هايش، دچار وسواس نمي شود و سه بار، پرداخت نمي كند؟ اما بيشتر مردم را مي بيني كه در وضو گرفتن و پاك كردن اعضاء، وسواس دارند كه آيا آب به محل وضوء رسيده يا نه؟ و بيش از سي مرتبه مي شويد، و اين همان وجه اختلاف اين دو است، و چه بسا وجوه ديگري نيز باشد.


بازگشت