نماز زداينده ي آثار گناهان


پايان كار گناهكاري آتش دوزخ است و نافرمانان در بدترين منزلگاه جاي خواهند داشت. دستهاشان با زنجير به گردنشان آويخته، پيشاني اشان تا به قدمها فرود آمده و بر آنان جامه اي از قطران و پاره آتش هاي سوزان پوشانده و در عذابي سخت گرفتار خواهند آمد [1] .

خطاكاران بر مركب سركش گناه سوارند و افسار گسيخته مي تازند، تا سرانجام خود را به آتش افكنند.

علي عليه السلام معصيت و معصيت كاران را اين چنين تصور مي كند:



[ صفحه 50]



الا و ان الخطايا يا خيل شمس حمل عليها و اهلها و خلقت لجمها فتقحمت بهم في النار [2] .

هان اي مردم! خطاكاريها چون اسب هاي بدرفتارند و خطاكاران بر آن سوار. عنان گشاده مي تازند تا سوار خود را به آتش دراندازند.

چگونه مي توان خلاصي يافت؟ چگونه مي توان از بندهاي بندگي شيطان رست؟

نماز آدمي را از گناه و معصيت كاري باز مي دارد [3] و



[ صفحه 51]



براي گناهكاران، كفاره خطا و زداينده ي آثار آن است. بنده اي كه گناه مي كند، جز به نماز، از آثار آن خلاصي نمي يابد و بار سنگين نافرماني را، جز اظهار بندگي، نمي كاهد.

علي عليه السلام مي فرمايد:

ما اهمني ذنب [4] امهلت بعده حتي اصلي ركعتين

مرا اندوهگين نمي سازد، گناهي كه پس از آن مهلت دو ركعت نمازگزاران را داشته باشم [5] .

گناهكار پس از نافرماني فرصت دارد از خدا



[ صفحه 52]



درخواست بخشش كند. تا در رديف محبوبين خدا قرار گرفته [6] و از آتش عذاب الهي در امان ماند و نماز برترين فرصت و وسيله براي عذرخواهي از خداي تعالي و بهترين شوينده ي گناه است. چرا كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله خطاب به مولاي متقيان علي عليه السلام فرمود:

«اي علي! قسم به خدايي كه مرا به حق، بشير و نذير، مبعوث كرد. هرگاه شخصي براي نماز وضو مي سازد، برابر با آبي كه از دستها و صورتش بر زمين مي ريزيد، از گناهانش بخشوده مي گردد و اگر با تمام وجود و از اعماق قلبش به خدا روي كند، از گناهانش هيچ نمي ماند. گويي كودكي است تازه متولد شده از مادر!» [7] .



[ صفحه 53]



و خداي تعالي فرمود:

ان الحسنات يذهبن السيئات [8] .

و چه حسنه اي والاتر از نماز! كه گناهان را از وجود آدمي مي شويد.

و انها لتحت الذنوب حت الورق و تطلقها اطلاق الربق و شبهها رسول الله صلي الله عليه



[ صفحه 54]



و آله بالحمة تكون علي باب الرجل فهو يغتسل منها في اليوم والليلة خمس مرات فما عسي ان يبقي عليه من الدرن [9] .

و نماز گناهان را مي زدايد، آن چنان كه برگ را از درخت بزدايند، و غل و زنجير و گناهان را - از گناهكار - مي گشايد چنان كه از كسي بند بگشايند، و رسول خدا (ص) نماز را به چشمه ي آب گرم كه بر در سراي مردي بود همانند فرمود، كه او چون، روزان و شبان



[ صفحه 55]



پنج بار خود را بدان بشويد، ديگر چركي بر بدن وي نخواهد بود.

آن كس كه حق نماز را شناخته و آن را به جاي آورد و زيور دنيا و مال و فرزند، او را از نماز و ذكر خدا غافل نكند، شايسته نام مؤمن واقعي است.

... و قد عرف حقها رجال من المؤمنين الذين لا تشغلهم عنها زينة متاع و لا قرة عين من ولد و لا مال.

همانا كساني از مؤمنان، حق آن (نماز) را شناختند، كه زيور دنيا از نمازشان به فكر كار ديگر، نيفكند و آنچه موجب روشني چشم بود - از مال و فرزند! - او را به تباهي نياندازد! [10] .

و نماز نيز حق آنان را ادا مي كند و زشتي هايشان را مي پوشانند و گناهانشان را همچون برگ درختان در پاييز فرومي ريزد.



[ صفحه 56]




پاورقي

[1] اشاره به فرازي از نهج البلاغه: و اما اهل المعصية فانزلهم شر دار. و غل الايدي الي الاعناق و قرن النواصي بالاقدام و البسهم سرابيل القطران و مقطعات النيران في عذاب قد اشتد حره.

(نهج البلاغه، ترجمه دكتر سيد جعفر شهيدي، خطبه 110، ص 106).

[2] نهج البلاغه، ترجمه دكتر سيد جعفر شهيدي، خطبه 16 ص 17.

[3] اتل ما اوحي اليك من الكتاب و اقم الصلوة ان الصلوة تنهي عن الفحشاء والمنكر و لذكر الله اكبر والله يعلم ما تصنعون (عنكبوت / 5) بخوان (اي محمد) آنچه به تو وحي دادند (پيغام فرستادند) از قرآن، و نماز را بر پاي بدار كه نماز آدمي را از كار زشت و ناپسند باز مي دارد، و البته ياد خدا بزرگتر و بهتر است از ياد بندگان او و خداوند آن چه شما مي كنيد و مي سازيد، مي داند!

يعني از شأن مؤمن است كه از فحشا و منكر دور باشد، و همان گونه كه مؤمن بايد به خدا توكل كند كه اگر نكرد از ايمان خارج نشده، نمازگزار هم اگر ترك فحشاء و منكر نكرد از نمازگزاران خارج نشده! ليكن از شأن نهي فحشاء است و از شأن نمازگزار ترك فحشاء است! بعضي تفسير كرده اند كه مراد از نماز در اينجا حقيقت نماز است كه در صورت نهي نمازگزار ارتكاب فحشاء آن نماز حقيقي است و گرنه نماز صوري و ظاهري است! بعضي ديگر فحشاء را دنيا و منكر را نفس آدمي تفسير كرده اند.

[4] در برخي نسخه هاي نهج البلاغه به جاي «ذنب» كلمه «امر» ذكر گرديده است. در چنين حالتي امر را مي توان اعم از گناه، مريضي، و حوادث ديگر دانست. و معناي آن اين است كه حادثه اي كه با وجود آن آدمي فرصت روي آوري به خدا و درخواست از او را داشته باشد مهم نيست و نبايد آدمي را نگران كند.

[5] نهج البلاغه، ترجمه دكتر سيد جعفر شهيدي، حكمت 229، ص 416.

[6] ان الله يحب التوابين (قرآن كريم / بقره / آيه 222).

[7] طبرسي، مجمع البيان في تفسيرالقرآن، المجد 5-6، دارالمعرفة، لبنان، ص 306.

از ابوحمزه ي ثمالي روايت شده است كه: روزي اميرالمؤمنين علي (ع) رو به اصحاب خود نموده فرمود: «به عقيده ي شما اميدبخش ترين آيه در قرآن كدام است؟» عده اي گفتند: آيه اي كه مي گويد: «خداوند گناه شرك را نمي بخشد ولي گناهان پايين تر از آن را براي هر كه بخواهد مي بخشد» حضرت فرمود: «آيه خوبي است اما نظر من اين نيست!» گروهي ديگر گفتند آيه: «هر كس عمل زشتي انجام دهد و يا بر خود ستم روا دارد و سپس استغفار كند خداوند را بخشنده و مهربان مي يابد» حضرت فرمود: «آيه بسيار خوبي است ولي نظر من اين آيه نبود». گروهي ديگر عرض كردند آيه: «اي بندگان من كه بر خود اسراف روا داشته ايد از رحمت خداوند مأيوس نشويد» حضرت فرمود: «نظرم اين آيه نبود». برخي ديگر گفتند آيه: «پرهيزكاران كساني هستند كه وقتي كار زشتي انجام مي دهند و يا بر خود ستم مي نمايند خداوند را ياري مي كنند و از گناهان خويش آمرزش مي طلبند و چه كسي جز خداوند گناهان را مي بخشد؟» باز حضرت فرمود: «نظرم اين آيه نبود».

آن گاه حضرت فرمود: از حبيب خود رسول خدا (ص) شنيدم كه فرمود: اميدبخش ترين آيه اين آيه است: «و اقم الصلوة طرفي النهار و زلفا من الليل ان الحسنات يذهبن السيئات ذلك ذكري للذاكرين (هود / 114) و سپس روايت مذكور در متن را از رسول خدا (ص) نقل فرمود.

(به نقل از طبرسي، منبع پيشين، همان صفحه).

[8] قرآن كريم / هود / آيه 114.

[9] نهج البلاغه، ترجمه دكتر سيد جعفر شهيدي، خطبه 99، ص 235.

در تفسير مجمع البيان (چاپ دارالمعرفة، لبنان، مجلد 5 - 6، صفحه 308) در ذيل آيه ي مباركه و اقم الصلوة طرفي النهار زلفا.. (سوره هود / 114) حديث مفصلي آمده كه قسمت اخير آن به مناسبت استناد اميرالمؤمنين علي (ع) به قول پيامبر اكرم (ص) (يعني شبهها رسول الله بالحمة) نقل مي شود:

يا علي اننما منزلة الصلوات الخمس لامتي كنهر جار علي باب احدكم فما يظن احدكم لو كان في جسده درن. ثم اغتسل في ذلك النهر خمس مرات اكان يبقي في جسده درن؟ فكذلك والله الصلوات الخمس لامتي

يا علي مقام و منزلت سنمازهاي پنجگانه براي امت من، مانند نهري است بر در خانه هر يك از شما، پس چه گمان دارد. هر يك از شما كه اگر در بدن او چركي باشد و در اين آب هر شبانه روز پنج مرتبه خود را شستشو بدهد آيا كثافتي در بدن او باقي مي ماند؟ به خدا قسم نمازهاي پنجگانه براي امت من نيز چنين است.

[10] نهج البلاغه، ترجمه دكتر سيد جعفر شهيدي، خطبه 199 ص 235.


بازگشت