نماز، معراج پارسايان


تقواپيشگان، خانه و مسجد و محراب را براي عبادت و خدمت خدا ساخته و در آن براي طلب قربت او معتكف مي نشينند و سود خود را در آن مي جويند. چرا كه آن جا، بازار آخرت است و آنان، بازرگانانند و توحيد، سرمايه و اصل بضاعتشان. و نصيب هر كس از سود به اندازه ي بضاعت اوست. و شرط، آن است كه چون آدمي روي به عبادت گاه نهد، تا نماز گزارد، نخست باطن خود را به آب توبه بشويد، چنان كه ظاهر را به آب مطلق طهارت مي دهد، و چنان داند كه در جوار قرب اوست و در عين نظر او. تا چون سلام دهد و از نماز خارج شود، همه، بشارت و شادي بيند. كه اگر توفيق اين طاعت بيابد، فرمان خدا را به سر برده است. چنانكه خداوند متعال فرموده: و اقيموالصلاة شرط بندگي و فرمان برداري در آن به جاي آوريد، چون توفيق يافتيد به رحمت من شادي كند و به فضل من



[ صفحه 45]



بنازيد، به كرم من گوش داريد و به فرمان من فخر كنيد. به ياد من انس گيريد و با نام من تكبير كنيد، به ضمان من پشت داريد و بر وعده ي من چشم. و آن گاه نفس عبادت پيشه اتان را خانه خدمت، دل عارفتان را خانه حرمت و جان عاشقتان را خانه صحبت كنيد، و نايل به منزلت تقرب گرديد.

آري آنان كه، در دنيا اهل فضيلتند و سخنشان صواب و جامه اشان ميانه. در رفتار فروتن، در گفتار متواضع، چشم بر حرام خدا بسته و گوش به علم نافع سپرده [1] از دنياي به آنها روي نهاده، بريده، و از چنگال وي رسته اند [2] ؛ شب زنده دارند و قرآن خوان [3] شب هنگام همتشان بر شكر است و صبح گاهان تلاششان بر ذكر [4] و در روز دانشمنداني خويشتن دار و



[ صفحه 46]



نيكوكاراني پرهيزگارند [5] ؛ آرزويشان كوتاه، لغزششان اندك، قلبشان خاضع، نفسشان قانع، خوراكشان اندك، امرشان آسان، دينشان محفوظ، شهوتشان مرده، و غيظشان خاموش است [6] ، بي شك، آنان، تقواپيشگانند. اينان؛ با نماز تقرب مي جويند و فاصله ها را مي كاهند. اينان برخوردارند از سپر تقوي كه كليد درستي كردار است و اندوخته ي قيامت [7] .

تقوي، كه از هر بندي موجب رهايي، و رهايي از هر تباهي است [8] .

تقوي كه بدان حاجت خواهنده روان است و بدان گريزنده در امان [9] .

تقوي كه با نماز اوج مي گيرد، كامل مي شود و نردبان رشد و ترقي آدمي مي گردد.

يكي از عارفان كه در روزگار خود سرآمد ديگران



[ صفحه 47]



بود، مي گويد: من مردي فارغ البالم، شغلي ندارم، تنها شغل شاغلم و روشنايي ديده ام آن است كه از مردان راه «او» كسي را يابم و يا با كسي حديث «وي» بگويم و با «او» درباره ي «او» در نماز، گفتگو نمايم! [10] .

اين چنين است كه پارساترين عارف، مولاي تقواپيشگان علي عليه السلام فرمود:

الصلوة قربان كل تقي [11] .

نماز خيري است كه بنده بوسيله آن به خدا تقرب جويد.

و پيامبر اكرم صلوات الله عليه فرمود: نماز معراج مؤمن است [12] و گفته اند آن را هفت كرامت است: هدايت، كفايت، كفارت، رحمت، قربت، درجت و مغفرت! [13] .

اول قدم از شرك بي نمازي است كه خداوند در روز رستاخيز به دوزخيان گويد: چه شما را به اينجا افكند. مي گويند از نمازگزاران نبوديم!



[ صفحه 48]



هر كس اين پنج فريضه را به وقت خويش و با شرط، ادا كند خداوند او را ثواب جمله اصول شرايع دهد.



[ صفحه 49]




پاورقي

[1] فالمتقون فيها اهل الفضائل. منطقهم الصواب و ملبسهم الاقتصاد و مشيهم التواضع غضوا ابصارهم عما حرم الله عليهم.

(نهج البلاغه، ترجمه دكتر سيد جعفر شهيدي، خطبه 193، ص 225).

[2] ارادتهم الدنيا فلم يريدوها (همان جا).

[3] اما الليل فصافون اقدامهم تالين الجزاء القرآن يرتلونه ترتيلا (همان جا).

[4] يمسي و همه الشكر و يصبح و همه الذكر. (همان منبع، ص 226).

[5] ... و اما النهار فحلماء علماء ابرار اتقياء (همان منبع، ص 226).

[6] تراه قريبا، امله قليلا زلله، خاشعا قلبه، قانعة نفسه، منزورا اكله. سهلا امره هره، حريزا دينه، ميتة شهوته مكظوما غيظه.

(نهج البلاغه، ترجمه دكتر سيد جعفر شهيدي، خطبه 193، ص 126).

[7] فان تقوي الله مفتاح سداد و ذخيرة معاد

(نهج البلاغه، ترجمه دكتر سيد جعفر شهيدي، خطبه 230، ص 263).

[8] ... و عتق من كل ملكة و نجاة من كل هلكة (همان جا).

[9] ... بها ينجح الطالب و ينجوا الهارب و تنال الرغائب (همان جا).

[10] امام احمد ميبدي، خلاصه تفسير ادبي و عرفاني قرآن مجيد، ص 99.

[11] نهج البلاغه، ترجمه دكتر سيد جعفر شهيدي، حكمت 136، ص 386.

[12] الصلوة معراج المؤمن.

[13] امام احمد ميبدي خلاصه ي تفسير ادبي و عرفاني قرآن مجيد، ص 217.


بازگشت