نماز، مايه نزول رحمت
خداي مهربان، نزول «رحمت» [1] را بر خود حتمي نموده [2] ، آن چنان كه وسعت رحمت و گستره نعمتش همه موجودات را فرامي گيرد [3] ، و بخشندگي و
[ صفحه 35]
مهرباني اش را در دنيا و آخرت به اثبات مي رساند [4] .
او مهربان ترين مهربانان است [5] ، رحمان است و رحيم [6] بي نياز است و صاحب احسان و نعمت بسيار [7] او بهشت [8] را، قرآن [9] را، كتاب هاي آسماني [10] را، نبوت عامه [11] را، نبوت خاصه [12] را، باران [13] را، و... به عنوان
[ صفحه 36]
نشانه هاي رحمت بي كرانش بر اهل زمين مهيا كرده و در اختيار آنان قرار داده است.
او مهرباني است منعم، و رحمتش عين نعمت [14] و فزوني نعمتش نشانه رحمانيت اوست. رحمان و رحيمي، كه دور است از او وصف رقت و تأثر و انفعال. كه علي عليه السلام فرمود: رحيم لا يوصف بالرقة، مهربان است، از راه انعام و بخشش بر بندگان، نه از روي نازك دلي و دلسوزي بر آنان [15] چرا كه آستان قدس او منزه است از صفات انساني.
اوست كه رحمت عامش، همچون خلقت و زرق، بر همگان رسيده [16] و مرحمت خاصش از آن اهل
[ صفحه 37]
ايمان است [17] و از خزائن رحمتش، نعمت هايي است كه جز او به عنايتش قادر نمي باشد.
و سالته من خزائن رحمته ما لا يقدر علي اعطائه غيره من زيادة الاعمار و صحة الأبدان وسعة الرزاق [18] .
و از گنجينه هاي رحمت او، آن را خواهي، كه بخشيدنش از جز او نيايد: از افزون كردن مدت زندگاني و تندرستي ها و فراواني در روزي ها.
و نماز، مايه نزول رحمت الهي است. چرا كه نماز شكر است و شكر مايه ي فزوني نعمت [19] .
ابراهيم خليل الرحمان عليه السلام هنگامي كه جان فرزند خود را نثار كرد و خداوند قرباني او را پذيرفت، هنگام زوال (ظهر) كه رسيد، ندا آمد: چهار ركعت نماز بخوان، يك ركعت شكر توفيق، ديگري شكر تصديق، سوم شكر ندا و چهارم شكر فدا!
[ صفحه 38]
موسي عليه السلام نيز، كه نواخته ي خالق بي عيب و مخصوص تحفه ي غيب، و مزدور شعيب عليه السلام بود، چون مدت چوپاني اش سرآمد، انديشه ي وطن كرد، شب فرارسيد، باد تند وزيد، باران گرفت، برق جهيد، گرگ به گله اش افتاد و عيالش را درد زه برخاست؛ سرگردان در آن وادي بي پايان، بي سر و سامان، به زبان حال گفت:
به هر كويي مرا تا كي دواني
ز هر زهري مرا تا كي چشاني!
آن گاه به جانب طور، شعاع نور ديده و نداي خداوند غفور شنيد. كه موسي را چهار غم بود، غم عيال و فرزند و برادر و دشمن. ندا آمد اي موسي غم مخور و اندوه مبر، كه رهاننده از غم و برنده ي اندوه منم. موسي برخاست. و چهار ركعت به شكرانه ي چهار نعمت گزارد، كه هر بنده مؤمن اين چهار ركعت نماز گزارد، به شرط صدق و صفا و وفا و اخلاص، عيال و فرزند و برادر او را كفايت كند و بر دشمن پيروز شود و از غم و اندوه برهاند چنانكه هر چهار نعمت را خداوند به موسي
[ صفحه 39]
داد! [20] كه خداوند رحمان و رحيم است و نماز موجب افزايش نعمت الهي.
شاكرترين مرد تاريخ علي عليه السلام مي فرمايد:
الصلوة تنزل الرحمة [21] .
نماز رحمت الهي را نازل مي كند.
آن كه نماز مي گزارد و در جرگه مؤمنان است، با شكر نعمت هاي الهي، با اظهار عجز و ناتواني، و با اقرار به وحدانيت و صمديت او، درهاي رحمت الهي را به روي خود گشوده، و موجب نزول رحمت بي انتهاي خداي يكتا و بهره مند از مرحمت خاصه و عامه او مي گردد. تا آنجا كه علي عليه السلام مي فرمايد:
لو يعلم المصلي ما يغشاه من الرحمة لما رفع رأسه من السجود [22] .
اگر نمازگزار بداند كه چقدر ساز رحمت الهي او را فراگرفته است سرش را از سجده هيچگاه برنمي دارد.
آن چنان رحمتي كه دل تيره ابليس را به درد آورده
[ صفحه 40]
و او را در آتش حسد مي سوزاند. حضرتش (ع) مي فرمايد:
اذا قام الرجل الي الصلاة اقبل اليه ابليس ينظر اليه حسدا لما يري من رحمة الله التي تغشاه [23] .
هرگاه كسي به نماز مي ايستد شيطان حسودانه به او مي نگرد به خاطر آن كه مي بيند رحمت بي كران خدا او را فراگرفته است.
[ صفحه 41]
پاورقي
[1] صاحب الميزان در تفسير «بسمله» (بسم الله الرحمن الرحيم) چنين مي گويد: رحمت انفعال و تأثر خاصي است كه در وقت ديدن محتاج، عارض قلب مي شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه ي طرف وامي دارد. اين معنا به حسب تحليل به عطاء و فيض برمي گردد. و به همين معني خداوند سسبحان با رحمت توصيف مي شود. يعني رحمت در خدا به معناي احسان است و عطا.
نقل از قرشي، سيد علي اكبر، قاموس قرآن، جلد 3، دارلكتب الاسلاميه، تهران 1353، ص 70.
[2] اشاره به آيه شريفه: كتب ربكم علي نفسه الرحمة.
(قرآن كريم / انعام / آيه 54).
[3] اشاره به آيه شريفه:ربنا وسعت كل شي ء رحمة و علما (قرآن كريم / غافر / آيه 7).
[4] اشاره به: يا رحمن الدنيا والاخرة و رحيمهما.
[5] اشاره به آيه شريفه: و انت الرحم الراحمين
(قرآن كريم / اعراف / آيه 151).
[6] اشاره به آيه شريفه: لا اله الا هو الرحمن الرحيم
(قرآن كريم / بقره / آيه 163).
[7] اشاره به آيه شريفه: و ربك الغني ذوالرحمة
(قرآن كريم / انعام / آيه 133).
[8] اشاره به آيه شريفه: و اما الذين ابيضت وجوههم ففي الرحمة الله.
(قرآن كريم / آل عمران / آيه 107).
[9] اشاره به آيه شريفه: و لقد جئناهم بكتاب فصلناه علي علم هدي و رحمة لقوم يؤمنون
(قرآن كريم / اعراف / آيه 52).
[10] اشاره به آيه شريفه: و من قبله كتاب موسي اماما و رحمة
(قرآن كريم / هود / آيه 17.).
[11] اشاره به آيه شريفه: يا قوم ارأيتم ان كنت علي بيته من ربي و اتاني منه رحمة (قرآن كريم / هود / آيه 63).
[12] اشاره به آيه شريفه: و لنجله آية للناس و رحمة منا و كان امرا مقضيا (قرآن كريم / مريم / آيه 21).
[13] اشاره به آيه شريفه: فانظر الي آثار رحمة الله كيف يحيي الارض بعد موتها (قرآن كريم / روم / آيه 50).
[14] راغب اصفهاني گويد: رحمت مهرباني و رقتي است كه مقتضي احسان است نسبت به شخص مرحوم [كسي كه به او رحمت مي شود]، گاهي فقط در مهرباني و گاهي فقط در احسان به كار مي رود و چون با خدا با رحم وصف مي شود. مراد از آن فقط احسان است نه رقت قلب. لذا رحمت از خدا، انعام و تفضل و از آدميان رقت قبل و عاطفه است.
[15] نهج البلاغه، ترجمه دكتر سيد جعفر شهيدي، خطبه 179، ص 187.
[16] اشاره به آيات شريف ربنا وسعت كل شي ء رحمة و علما.
(قرآن كريم / غافر / آيه 7)
و رحمتي وسعت كل شي ء (قرآن كريم / اعراف / آيه 156).
[17] اشاره به آيات شريفه: اولئك عليهم صلوات من ربهم و رحمة (قرآن كريم / بقره / آيه 157)
والله يختص برحمته من يشاء (قرآن كريم / بقره / آيه 105)
و كان بالمؤمنين رحيما (قرآن كريم / احزاب / آيه 43).
[18] نهج البلاغه، ترجمه دكتر سيد جعفر شهيدي، نامه 31، ص 302.
[19] اشاره به آيه شريفه: لان شكرتم لا زيدنكم.
[20] امام احمد ميبدي، خلاصه ي تفسير ادبي و عرفاني قرآن مجيد، ص 100.
[21] غررالحكم و دررالكلم، ص 52.
[22] منبع پيشين، ص 136.
[23] مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، جلد 82، ص 207.