مداومت بر ذكر استغفار


اذكار متعددي براي استغفار ذكر كرده اند كه در مفاتيح الجنان نيز آمده است. از جمله ي آن اذكار، اين است: «أستغفر الله الذي لا اله الا هو الحي القيوم بديع السموات و الأرض ذا الجلال و الاكرام و أسأله أن يصلي علي محمد و آل محمد و أن يتوب علي». در روايتي از امام صادق عليه السلام درباره ي ذكر فوق آمده است: «مؤمني نباشد كه در شبانه روز چهل گناه كبيره كند و با پشيماني بگويد: " از خدايي آمرزش خواهم كه جز او شايسته ي پرستش نيست، زنده و پاينده است و نگارنده ي آسمان ها و زمين است، صاحب جلالت و كرامت است و از او خواستارم كه رحمت فرستد بر محمد و آلش و توبه ي مرا بپذيرد "، جز اينكه خداوند آن مؤمن را بيامرزد و اگر كسي در يك روز بيش از چهل گناه كبيره كند، خيري در او نيست (عقيده و ايماني ندارد)». [1] .

هم چنين اين ذكر استغفار كه مستحب است در پنجشنبه شب خوانده شود: «أستغفر الله الذي لا اله الا هو الحي القيوم، و اتوب اليه توبة عبد خاضع مسكين مستكين، لا يستطيع لنفسه صرفاً و لا عدلاً، و لا نفعاً و لا ضراً، و لا حيوة و لا موتاً و لا نشوراً، و صلي الله علي محمد و عترته الطيبين



[ صفحه 166]



الطاهرين الأخيار الأبرار، و سلم تسليماً؛ [2] آمرزش خواهم از خدائي كه معبودي جز او نيست زنده و پاينده است و به سويش توبه كنم توبه ي بنده فروتن بينواي درمانده كه نتواند به نفع خويشتن كاري كند و نه دفع شري و نه سود و زياني و نه زندگي و مرگي و نه رستاخيزي، و درود خدا بر محمد صلي الله عليه و آله و سلم و عترت پاك و پاكيزه و برگزيدگان نيكش و سلام كاملش بر ايشان باد».

ممكن است اين سؤال پيش آمده باشد كه توبه ي معصوم عليه السلام چه معنايي دارد و آيا اين اذكار براي ياد دادن است و يا واقعاً بيان حالات خود آنهاست؟ هم چنين، مگر امام علي عليه السلام چه گناهي مي تواند انجام دهد كه توفيق خواندن نماز را مي طلبد و در دعاي كميل - و ديگر مناجات ها - اين چنين طلب عفو و بخشش از درگاه الهي دارد؟

در كتاب مصباح الشريعه كلام جامعي از امام صادق عليه السلام درباره ي توبه نقل شده است: «توبه ريسماني است كه بندگان به وسيله ي آن به خدا مرتبط و مشمول عنايات او مي شوند و بنده بايد در هر حالي مدام توبه كند و هر گروهي از بندگان را توبه اي مناسب با شأنشان است: توبه ي انبيا، از اضطراب نفس (غفلت لحظه اي؛ مانند ماهي كه لحظه اي دور از آب) است و توبه ي اوليا، از افكار و خطوراتي است كه در ذهن ايشان نقش مي بندد و توبه برگزيدگان از مؤمنين، از تنفس بدون ياد خداست و توبه ي خالص شدگان، از اشتغال به غير خدا، و توبه ي مردم، از گناهان است.» [3] بنابراين، ممكن است عملي براي مردم مكروه باشد، اما براي بندگان برگزيده، حرام تلقي گردد؛ هم چنان كه مستحباتي مانند نماز اول وقت و نماز شب، به منزله ي واجبات آنهاست. از همين رو امام كاظم عليه السلام فرمود: «حسنات الابرار، سيئات



[ صفحه 167]



المقربين؛ [4] خوبي هاي نيكوكاران، براي نزديكان خدا، گناه است».

برخي از موارد جبران گناه نيز هستند كه در اختيار فرد گنه كار نيست، بلكه در تقدير خداوند است و چنان چه بخواهد كسي را آمرزش دهد و گناهش را پاك سازد، فرد را به آن مبتلا مي كند. مانند مصيبت هاي دنيوي. به عنوان نمونه، به دو مورد از آنها اشاره مي كنيم:


پاورقي

[1] «ما من مؤمن يقارف في يومه و ليلته أربعين كبيرة فيقول و هو نادم: أستغفر الله الذي لا اله الا هو الحي القيوم بديع السماوات و الارض ذا الجلال و الاكرام و أسأله أن يصلي علي محمد و آل محمد و أن يتوب علي الا غفرها الله عز و جل له و لا خير فيمن يقارف في يوم أكثر من أربعين كبيرة»؛ الكافي، ج 2، ص 438 و 439.

[2] مفاتيح الجنان، اعمال روز و شب پنجشنبه.

[3] الاخلاق (فارسي)، ص 355.

[4] بحارالانوار، ج 25، ص 205.


بازگشت