اذان در چند مورد ساقط است


اوّل اذان نماز عصر روز جمعه وقتي كه جمع بين نماز جمعه يا ظهر شود اما اگر بين آنها فاصله بيفتد، اذان ساقط نمي شود. دوم اذان نماز عصر روز عرفه وقتي با نماز ظهر جمع شود اما اگر جدا خوانده شد ساقط نمي شود. سوم اذان نماز عشا در ليلة المزدلفه اگر با نماز مغرب با هم خوانده شود. چهارم اذان نماز عصر و عشاء مستحاضه ايكه جمع مي كند با ظهر و مغرب. پنجم مسلوس (كه سلسله بول دارد) در بعضي موارد كه جمع بين دو نماز مي كند وقتي تصميم دارد جمع كند بين دو نماز با يك وضو. منظور از تفريق و فاصله انداختن بين دو نماز اين است كه دو نماز را با فاصله زياد بخواند، نه فاصله اي كه بين دو نماز با خواندن تسبيح حضرت زهرا (عليها السلام) و يا تعقيب، پيش مي آيد [1] اقوي اين است كه سقوط در اين موارد رخصت است (يعني اجازه ترك داده اند و اگر هم اذان را بگويد اشكال ندارد) نه عزيمت (يعني اينكه نتواند اذان را بگويد). [2] .

براي كسي كه مي خواهد نماز قضاي چند شبانه روز را بخواند جز در نماز اوّل كه شروع مي كند در بقيه اذان وارد نشده است؛ يعني مي تواند براي اوّلي يك اذان بگويد و براي بقيه فقط اقامه. آيت الله ميلاني مي فرمايد به همان



[ صفحه 74]



اذان اوّل اكتفا نمايد (يعني در بقيه نه اذان و نه اقامه بگويد).

در چند مورد اذان و اقامه ساقط مي شود: اوّل كسي كه وارد جماعتي مي شود كه اذان و اقامه را گفته اند گرچه او نشنيده و حضور نداشته است.

دوم: كسي كه براي نماز وارد مسجد مي شود در صورتي كه نمازش را با جماعت بخواند يا فرادي در حالي كه آنها مشغول نماز باشند يا نمازشان تمام شده اما صف ها بهم نخورده باشد؛ صاحب عروه مي نويسد: اما سقوط در اين مورد رخصت است نه عزيمت. با اينكه امام خميني و خوانساري و قمي سقوط را عزيمت مي دانند.

سقوط در اين مورد شش شرط دارد:

1- نماز او و نماز جماعت هر دو ادا باشد نه يكي ادا و ديگري قضا.

2- هر دو نماز در وقت مشترك باشد نه اينكه يكي نماز عصر مي خواند داخل شونده مي خواهد نماز مغرب بخواند.

3- هر دو در يك مكان باشد نه يكي داخل مسجد و ديگري در خارج.

4- براي نماز جماعت اذان و اقامه گفته باشند و اگر نگفته باشند از واردين ساقط نمي شود.

5- نماز جماعت آنها درست باشد پس اگر نماز جماعت به جهتي درست نباشد (مثلاً اگر امام جماعت فاسق باشد با اطلاع مأمومين) اذان ساقط نمي شود.

6- اين حكم مربوط به مسجد است نه جاهاي ديگر.

چون اين سقوط رخصت است در هر موردي كه شك كرد مي تواند اذان و اقامه خود را بگويد. مثلاً در موردي كه مكان يكي است و شخص نمي داند نماز ادا مي خوانند يا قضا.

سومين مورد از موارد سقوط اذان و اقامه زماني است كه شخص، اذان يا



[ صفحه 75]



اقامه ديگري را مي شنود (چه گوينده امام باشد چه مأموم) به شرط اينكه ناقص نگويد (مثلاً اذان گو يا اقامه گو تنها يك فصل اذان يا اقامه را بگويد، يا آن را غلط ادا كند) در صورت نقص، شنونده مي تواند قسمت ناقص را خودش بگويد.

چهارم: وقتي حكايت اذان يا اقامه ديگري را مي كند مي تواند به همان حكايت اكتفا نمايد.

حكايت اذان در هنگام شنيدن آن مستحب است؛ چه اذان اعلام باشد يا اذان اعظام (يعني اذان نماز) منظور از حكايت اذان يعني آنچه مؤذن مي گويد او نيز با فاصله كم تكرار نمايد.

در مسئله 7- مي فرمايد ظاهراً فرقي بين شنيدن و گوش دادن نيست.


پاورقي

[1] در اين مورد امام خميني و آية الله گلپايگاني حصول فاصله بوسيله نافله را موجب خواندن اذان مي دانند.

[2] سقوط رخصت را آية الله گلپايگاني و امام خميني در مطلق جمع عزيمت مي دانند كه ترك اذان نمايد حتي در عصر جمعه و عشاء مزدلفه.


بازگشت