نظر علماي شيعه درباره شهادت ثالثه در اذان


صاحب كتاب شهادت ثالثه در ارتباط با شهادت به ولايت اميرالمؤمنين(عليه السلام) جدولي از علماي شيعه را كه شهادت به ولايت را مستحب مي دانند، تنظيم نموده است. ما نام و نظر چند نفر از آنها را ذكر مي كنيم:

1- علامه مجلسي (كه ما قبلاً نظر ايشان را ذكر كرديم).

2- شيخ يوسف بحراني در كتاب الواثق



[ صفحه 64]



3- وحيد بهبهاني در حاشيه بر مدارك

4- سيد بحرالعلوم در منظومه كه مي فرمايد:



صلّ اذا ما اسم محمد بدا

عليه والال فصل لتحمدا



و اكمل الشهادتين بالتي

قد اكمل الدين بهاوالملة



يعني: وقتي نام حضرت محمد را مي بري صلوات بفرست به او و آلش تا كار پسنديده اي كرده باشي و دو شهادت لا اله الا الله و محمد رسول الله را با شهادت به ولايت علي(عليه السلام) تكميل كن كه دين و آئين به وسيله آن كامل شده است.

5- كاشف الغطاء در كشف الغطاء

6- سيد علي طباطبايي در رياض

7- شيخ مرتضي انصاري در نخبة العباد

8- ملا آقا دربندي در رساله عمليه

9- ميرزاي شيرازي در مجمع الرسائل

10- موسي محمد كاظم خراساني در ذخيرة العباد

11- سيد محمد كاظم يزدي در طريق النجاة

12- شيخ عبدالله مامقاني در منهاج المتقين

13- ميرزاي نائيني در وسيلة النجاة

14- شيخ محمد حسين كاشف الغطاء در حاشيه عروة

از علماي حاضر در آن زمان نيز سيد محسن حكيم سيد عبدالهادي شيرازي، سيد ابوالقاسم خويي و سيد محمود شاهرودي را نام مي برد به اضافه چندين نفر ديگر.

علامه شيخ محمدحسن اصفهاني صاحب كتاب جواهر (متوفي سنه



[ صفحه 65]



1266( در كتاب نجاة العباد مي نويسد:

مستحب است صلوات بر پيامبر و آل او هنگام نام بردن آنها و مستحب است كامل كردن دو شهادت، به شهادت بر ولايت اميرالمؤمنين حضرت علي(عليه السلام) در اذان و غير اذان».

شيخ مرتضي انصاري در رساله نخبة العباد مي نويسد: «شهادت به ولايت جزء اذان نيست ولي مستحب است به قصد رجحان يا في نفسه و يا با ذكر رسول الله(صلي الله عليه وآله وسلم) آورده شود». آية الله خويي در جواب استفتاء مي فرمايد: «جاي شك نيست شهادت به ولايت علي (عليه السلام) گرچه جزء اذان و اقامه نباشد ولي «انها في نفسها مستحبة بلا اشكال» اين شهادت في نفسه مستحب است» [1] و صاحب جواهر (در جلد نهم ص 87) مي نويسد:

«فلولا تسالم الاصحاب لامكن دعوي الجزئية بناءً علي صلاحية المشروعية الخصوصية و الامر سهل»

اگر همگامي با اصحاب نبود بنابر مصلحت شرعي خصوصي، دعوي جزء بودن ولايت در اذان ممكن بود و اين مطلب ساده اي است.

آية الله سيد عبدالحسين شرف الدين در كتاب نص و اجتهاد مي گويد: مستحب است در اذان و اقامه گفته شود «اشهد ان علياً ولي اللَّه» تا اينكه دو شهادت تكميل شود.

آية الله حكيم در مستمسك عروه )ج 4 ص 14( چنين مي نگارد: «گاهي ممكن است گفتن «اشهد ان علياً ولي اللَّه» واجب باشد نه به قصد جزئيت». آية اللَّه آل طاهر خميني كتابي بنام الهداية نگاشته است در اينكه شهادت به ولايت مثل ساير اجزاء جزء اذان و اقامه است. علامه ملا محمد تقي مجلسي پدر ملا محمد باقر مجلسي (رضوان اللَّه عليهما) در جلد دوم



[ صفحه 66]



روضةالمتقين درباره ي شهادت به ولايت مي نويسد: اخباري كه دلالت دارد بر اضافه نمودن «اشهد ان علياً ولي اللَّه...» جزء اخبار اصول است و صحيح هست چنانكه محقق و علامه و شهيد تصريح نموده اند. زيرا آنها چنين اخباري را نسبت به شذود داده اند و روايت شاذّ روايتي است كه صحيح است اما مشهور نيست. با اينكه شيعه از ديرباز، از زمان قديم، تا كنون عمل به گفتن شهادت به ولايت داشته اند ظاهر اين است كه اگر كسي چنين كند گناهكار نيست مگر اينكه به طور قطع، آن را مشروع بداند كه در اين صورت خطاكار است «و الاولي ان يقوله علي انه جزء الايمان لا جزء الاذان» بهتر اين است كه اين شهادت را به اعتقاد اينكه جزء ايمان است نه جزء اذان بگويد. شايد هم گفتن اين شهادت معمول بوده ولي به واسطه تقيّه ترك شده است». [2] .

در مستدرك الوسائل (جلد چهارم ص 76( از قول شيخ طوسي در مبسوط مي نويسد گفتن «اشهد ان علياً اميرالمؤمنين و آل محمد خيرالبريه» بنابر اخبار شاذّه، معمول نيست اگر كسي چنين بگويد «لم يأثم به» گناهي نكرده است.

علامه حاج ميرزا حسن شعراني در پاسخ به استفتاء عده اي از علماي اهل سنت درباره ي «اشهد ان علياً ولي اللَّه» در اذان و اقامه چنين مي نويسد:

«بسم اللَّه الرحمن الرحيم اقرار به ولايت اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب(عليه السلام) و شهادت به آن جزء ايمان است و در اذان نيز جائز است و اختلافي در اين مورد بين فرقه هاي مختلف مسلمين وجود ندارد.

دليل بر اينكه جزء ايمان است روايات زيادي است كه از آن جمله روايت ترمذي است در كتاب خود (كه يكي از صحاح ستّه است) از ام سلمه كه



[ صفحه 67]



مي گفت: پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) مي فرمود: علي را منافق دوست ندارد و مؤمن با علي بغض نخواهد داشت پس هر كه با علي (عليه السلام) بغض داشته باشد مؤمن نيست و هر كه او را دوست بدارد مؤمن است و معني اينكه ولايت جزء ايمان است همين است.

علي (عليه السلام) محبوبترين فرد نزد خدا و پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) بود بنا به تصريح حديث «طير مشوّي» كه بين همه ي مسلمانان معروف است.

اما گفتن اين جمله در اذان جائز است، زيرا يك واقعيت و حقيقتي است و قول مشروعي است كه فقهاي چهارگانه اهل سنت اتفاق دارند بر اينكه مؤذّن مي تواند در بين اذان تكلّم كند اما نه زياد كه مخلّ به موالات بين جملات اذان باشد مگر احمد بن حنبل كه گفته: جايز نيست تكلم به كلام نامشروع مانند غيبت و كذب كه اذان با آن باطل مي شود، اما ساير فقها باطل نمي دانند. كتابهاي ايشان موجود و نظرشان مشهور است و به همين مطلب در ص 228 جلد اوّل كتاب الفقه علي مذاهب الاربعه تصريح شده است.

[در پايان استفتاء مي فرمايد] «و اما تركه فان كان عن عناد و بغض فهو خارج عن الايمان».

اما تركِ گفتن «اشهد ان علياً ولي اللَّه» در صورتي كه از بغض و كينه و دشمني باشد خارج از ايمان است. [3] .

عده اي از علماء از آية الله العظمي سيد احمد خوانساري متوفي در سال 1407 هجري سؤال كردند: آيا «اشهد ان علياً ولي الله» جزء اذان و اقامه است؟ معظم له در پاسخ فرمودند: «از من بپرسيد كه آيا اذان و اقامه جزء «اشهد ان علياً وليّ اللَّه» مي باشد يا خير.

در متن عروة الوثقي، صاحب عروه مي نويسد: «و اما الشهادة لعلي



[ صفحه 68]



بالولايه و امرة المؤمنين فليست جزءاً منهما». شهادت به ولايت اميرالمؤمنين (عليه السلام) جزء اذان و اقامه نيست. مرحوم ميلاني در حاشيه مي نويسد: «لكنها مكمّلة للشهادة فينبغي ان يوتي بها» ولي شهادت به ولايت مكمل شهادت به توحيد و نبوت است، پس شايسته است كه آن را نيز ذكر كنند. مرحوم آية الله سيد محمود شاهرودي مي نويسد: «اگر شهادت به ولايت داد بايد قصد امتثال استحباب عمومات مطلقه را بنمايد چنانكه احوط و اولي اين است كه بعد از شهادت به رسالت، صلوات بر محمد و آلش به همين قصد بفرستد. [4] .


پاورقي

[1] كتاب شهادت ثالثه ص 73.

[2] روضة المتقين ج 2 ص 246.

[3] نقل از كتاب هزار و يك نكته حسن زاده آملي ص 745.

[4] عروة ج 1 ص 602.


بازگشت