از حالات امام حسن


5- در حديث است كه مولايمان امام صادق عليه السلام فرمود: پدر بزرگوارم به نقل از پدرش عليهماالسلام فرمود: «حسن بن علي عليهماالسلام عابدترين و زاهدترين و برترين مردم در زمان خويش بود، و وقتي حج به جا مي آورد، پياده حج مي نمود، و چه بسا پابرهنه مي رفت، و هنگامي كه از مرگ ياد مي نمود [1] مي گريست، و هرگاه از قبر ياد مي فرمود گريه مي نمود، و هنگامي كه از برانگيخته و زنده شدن مردگان در قيامت ياد مي كرد مي گريست، و وقتي گذشتن از پل صراط را ياد مي نمود گريه مي كرد، و هرگاه عرضه شدن بر خداوند را به ياد مي آورد با صداي بلند فرياد برآورده و به واسطه ي آن بي هوش مي گرديد، و هرگاه به نماز مي ايستاد در پيشگاه



[ صفحه 485]



پروردگارش - عزوجل - اندام [2] آن بزرگوار مي لرزيد، و وقتي از بهشت و آتش جهنم ياد مي كرد، بسان شخص مار گزيده [و يا: شخصي كه سخت مجروح باشد] به خود مي پيچيد، و از خداوند بهشت را درخواست نموده و از آتش جهنم به خدا پناه مي برد، و هماره پس از قرائت آيه اي از كتاب خدا كه در آن (يا أيها الذين آمنوا،) بود، مي فرمود: «لبيك أللهم لبيك»: (آري، خداوندا، آري.)، و در تمام احوال به ياد خداوند سبحان مشغول بود، و صادق ترين مردم از لحاظ گويش، و شيوا و رساترين آنان از لحاظ گفتار بود. (روايت طولاني است)


پاورقي

[1] و يا: ياد مي شد، و همينطور احتمال دارد كه تمام جملات بعدي تا آخر به صورت مجهول ترجمه شود، يعني هرگاه از قبر ياد مي شد... و هنگامي كه از برانگيخته و زنده شدن مردگان در قيامت ياد مي شد...».

[2] در متن عربي «فرايص» آمده است كه به معناي گوشت ميان پهلو و شانه، و يا گوشت ميان پستان و شانه است.


بازگشت