دعاي اميرالمؤمنين در ليلة المبيت


13- بخوان دعايي را كه مولايمان اميرالمؤمنين عليه السلام هنگام خوابيدن در رختخواب رسول خدا صلي الله عليه و آله به منظور حفاظت ايشان از كيد دشمنان با خون دل و تمام وجودش خواند، كه آن از دعاهاي مهم صبح و شام است.

در روايت آمده كه وقتي امام جعفر بن محمد صادق عليه السلام وارد عراق شد (آن هنگام كه منصور او را خواسته بود)، مردم به سوي او گرد آمده و عرض كردند: اي مولاي ما، تربت مولايمان امام حسين عليه السلام كه شفابخش از هر درد و بيماري است، آيا موجب ايمني از هر ترس و بيم نيز هست؟ حضرت فرمود: بله، هرگاه يكي از شما خواست كه از هر خوف و ترس ايمن باشد، بايد تسبيحي از تربت او را برگرفته و سه بار دعاي ليلة المبيت حضرت علي عليه السلام در رختخواب رسول اكرم صلي الله عليه و آله را بخواند، و آن دعا به اين صورت است:

«أمسيت اللهم معتصماً بذمامك المنيع الذي لا يطاول و لا يحاول، من شر كل غاشم و طارق من سآئر من خلقت و ما خلقت من خلقك الصامت و الناطق، مل كل مخوف، بلباس سابغة [حصينة]، ولآء أهل بيت نبيك عليهم السلام محتجباً من كل قاصد لي الي أذية، بجدار حصين الاخلاص في الاعتراف بحقهم و التمسك بحبلهم، موقناً أن الحق لهم و معهم و فيهم و [بهم، اوالي من والوا، و أجانب من جانبوا؛ فصل علي محمد و آل محمد، و أعذني أللهم بهم] من شر



[ صفحه 398]



كل ما أتقيه يا عظيم، حجزت الأعادي عني ببديع السموات و الأرض. (انا جعلنا من بين أيديهم سداً، و من خلفهم سداً، فأغشيناهم، فهم لا يبصرون.)» [1] .

- خداوندا، شب نمودم در حالي كه به حرمت استوار و والاي تو كه مغلوب و دگرگون نمي گردد، چنگ زده و پناه بردم، از شر هر ستمگر و غاصب و هر رخداد از ناحيه ي تمام كسان و چيزهايي كه آفريدي، چه لب بسته و خاموش باشند [يعني جمادات] و چه گويا باشند، از هر امر ترسناكي، با پوشيدن لباس كامل [استوار] ولايت و دوستي اهل بيت پيامبرت عليهم السلام در حالي كه از هر كس كه قصد آزار مرا بكند در پناه ديوار استوار مخلصانه اعتراف كردن به حق آنان و چنگ زدن به ريسمانشان خود را پوشانده و حفظ مي نمايم، و يقين دارم كه مسلماً حق براي آنان و با آنان و در ايشان [و به واسطه ي آنهاست، هر كس را كه ايشان دوست دارند دوست دارم، و از هر كس كناره گرفتند، كناره مي گيرم، پس بر محمد و آل محمد درود فرست، و اي خدا، مرا به واسطه ي ايشان] از گزند اموري كه پرهيز دارم، در پناه خويش درآور، اي بزرگ. تمام دشمنانم را به وسيله ي خداوندي كه نوآفرين آسمانها و زمين است، از خود دور نمودم، براستي كه «ما از پيشاپيش و از پشت سر آنان سدي قرار داديم، و در نتيجه روي آنان را پوشانيديم، لذا ايشان نمي بينند.»

سپس تسبيح را بوسيده و بر چشمانش قرار داده و بگويد:

«أللهم، اني أسألك بحق هذه التربة و بحق صاحبها و بحق جده و [بحق] أبيه و بحق أمه و [بحق] أخيه و بحق ولده الطاهرين، اجعلها شفآء من كل دآء، و أماناً من كل خوف، و حفظاً من كل سوء.»

- خداوندا، به حق اين تربت و به حق صاحب آن و به حق جد و [به حق] پدر و به حق مادر و [به حق] برادر، و به حق فرزندان پاكيزه اش، از تو درخواست مي نمايم كه آن را مايه ي بهبودي از هر درد و بيماري، و ايمني از هر بيم، و محافظت از هر بدي قرار دهي.

سپس آن را در گريبان [يا: در جبين و دو طرف پيشاني] خود بگذارد. اگر اين كار را صبح انجام دهد تا شام پيوسته در امان خواهد بود، و اگر آن را شبانگاه انجام دهد تا صبح پيوسته در امان خدا خواهد بود.»



[ صفحه 399]



14- نيز بخوان دعايي را كه جدم ابوجعفر محمد بن حسن طوسي براي قرائت در وقت غروب ذكر كرده:

«أللهم، اني أسألك أن تصلي علي محمد و آل محمد، و أسألك خير ليلتي هذه و خير ما فيها، و أعوذبك من شر ليلتي هذه و شر ما فيها. أللهم اني أعوذبك أن تكتب علي خطيئة أو اثماً. أللهم، صل علي محمد و آل محمد، و اكفني خطيئتها و اثمها، و اعطني يمنها و بركتها و عونها و نورها. أللهم، نفسي خلقتها و بيدك حياتها و موتها، أللهم، فان أمسكتها، فالي رضوانك و الجنة، و ان أرسلتها فصل علي محمد و آل محمد و اغفرلها و ارحمها.» [2] .

- خداوندا، از تو درخواست مي نمايم كه بر محمد و آل محمد درود فرستي، و از تو مسألت دارم خير اين شب و خير آنچه را كه در آن هست، و به تو پناه مي برم از شر اين شب و شر آنچه كه در آن است، خداوندا، به تو پناه مي برم كه خطا يا گناهي را بر من بنويسي. خداوندا، بر محمد و آل محمد درود فرست، و مرا از خطا و گناه كردن در آن شب يا روز كفايت فرما، و ميمنت و بركت و ياري و نور آن را به من عطا فرما، خداوندا، اين نفس من است كه تو آن را آفريده اي، و زندگاني و مرگ آن به دست توست. خداوندا، پس اگر آن را در اين دنيا زنده نگاه داشتي، به سوي خشنودي و بهشتت روانه ساز، و اگر آن را به سوي عالم آخرت روانه ساختي، پس بر محمد و آل محمد درود فرست و آن را بيامرز و مورد رحمت خويش قرار ده.

15- و نيز بگو:

«ربي الله حسبي الله، عليه توكلت، و و رب العرش العظيم، لا حول و لا قوة الا بالله، ما شآء الله كان، أشهد و أعلم أن الله علي كل شي ء قدير، و أن الله قد أحاط بكل شي ء علماً، و أحصي كل شي ء عدداً. أللهم، اني أعوذبك من شر نفسي، و من شر كل دآبة ربي آخذ بناصيتها، ان ربي علي صراط مستقيم. أللهم، أمسي خوفي مستجيراً بأمانك، فصل علي محمد و آله و آمني، فانك لا تخذل من آمنته. أللهم، أمسي جهلي مستجيراً بحلمك، فصل علي محمد و آله و عد علي بحلمك و فضلك. الهي، أمسي فقري مستجيراً بغناك، فصل علي محمد و آله و ارزقني من فضلك الواسع الهني ء المري ء. الهي، أمسي ذنبي مستجيراً بمغفرتك، فصل علي محمد و



[ صفحه 400]



آله و اغفرلي مغفرة عزماً جزماً لا تغادر ذنباً و لا أرتكب بعدها محرماً. الهي، أمسي ذلي مستجيراً بعزك، فصل علي محمد و آله، و قو في رضاك ضعفي. الهي، أمسي وجهي البالي الفاني مستجيراً بوجهك الدآئم الباقي الذي لا يبلي و لا يفني، فصل علي محمد و آله و أجرني من عذاب النار و من شر الدنيا و الآخرة.

أللهم، صل علي محمد و آله و افتح لي باب الأمر الذي فيه اليسر و العافية و النجاح و الرزق الكثير الطيب الحلال الواسع. أللهم، بصرني سبله، و هيي لي مخرجه. و من قدرت له من خلقك علي مقدرة بسوء، فصل علي محمد و آله و خذه عني من بين يديه و من خلفه و عن يمينه و عن شماله و من فوقه و من تحته، و ألجم لسانه، و قصر يده، و أخرج [3] صدره، و امنعه أن يصل الي أو الي أحد من أهلي و من يعنيني أمره أو شي ء مما خولتني و رزقتني و أنعمت به علي من قليل أو كثير بسوء، يا من هو أقرب الي من حبل الوريد، يا من يحول بين المرء و قلبه، يا من هو بالمنظر الأعلي، يا من ليس كمثله شي ء و هو السميع العليم.

يا لا اله الا أنت، بحق لا اله الا أنت، ارض عني، يا لا اله الا أنت، بحق لا اله الا أنت، ارحمني. يا لا اله الا أنت، بحق لا اله الا أنت، تب علي. يا لا اله الا أنت، بحق لا اله الا أنت، أعتقني من النار. يا لا اله الا أنت، بحق لا اله الا أنت، تفضل علي بقضآء حوآئجي في دنياي و آخرتي، انك علي كل شي ء قدير.» [4] .

- پروردگار من خداست، او مرا كافي است، تنها بر او توكل نمودم، و اوست پروردگار عرش عظيم الهي، هيچ تحول و قدرتي نيست مگر به خداوند، هر چه خدا خواست همان مي شود، گواهي مي دهم و آگاهي دارم كه خداوند بر هر چيز تواناست، و مسلماً علم خداوند به هر چيز احاطه نموده است، و شماره ي هر چيزي را مي داند. خداوندا، به تو پناه مي برم از شر نفسم، و از شر هر جنبنده اي كه پروردگارم موي پيشاني او را برگرفته [و زمام اختيار او به دست خداست]، بي گمان پروردگارم بر راه راست استوار است. خداوندا، خوف و هراس من با پناهنده شدن به ايمني بخشي تو شب نموده، پس بر محمد و آل او درود فرست و مرا ايمني بخش، زيرا هر كس را كه تو امان دهي خوار و



[ صفحه 401]



محروم نمي گرداني، خداوندا، ناداني من با پناهنده شدن به بردباري تو شب نموده، پس بر محمد و آل او درود فرست و با بردباري و تفضلت بر من روي آر. معبود من، ناداري من با پناهنده شدن به غناي تو شب نموده، پس بر محمد و آل او درود فرست، و از فضل روزي گسترده و لذيذ و گوارايت برخوردارم نما، اي معبود من، گناهم با پناهنده شدن به آمرزش تو شب نموده، پس بر محمد و آل او درود فرست و مرا بيامرز، آمرزشي حتمي و قطعي كه هيچ گناهي را باقي نگذاري و بعد از آن هيچ حرامي را مرتكب نشوم. معبود من، خواري و ذلت من با پناهنده شدن به سرافرازي تو شب نموده، پس بر محمد و آل او درود فرست، و در خشنودي خويش ناتواني مرا نيرومند گردان. معبود من، روي [و تمام وجود] پوسنده و نابود شونده ام با پناهنده شدن به روي [و اسماء و صفات] جاوداني و پاينده ات كه هيچگاه از بين نمي رود و نابود نمي گردد شب نموده، پس بر محمد و آل او درود فرست، و مرا از عذاب آتش جهنم و از شر دنيا و آخرت در پناه خويش درآور.

خداوندا، بر محمد و آل او درود فرست، و دري را كه توانگري و تندرستي و كامياني و روزي بسيار و پاكيزه و حلال و وسيع در آن است به روي من بگشاي، خداوندا، مرا نسبت به راههاي آن بينا گردان، و راه بيرون آمدن از آن را براي من مهيا كن. و هر كدام از آفريدگانت را كه قدرت دادي به من بدي رساند، پس بر محمد و آل او درود فرست، و او را در رابطه ي با من از پيشاپيش و از پشت، و از سمت راست و چپ، و از بالا و زيرش بگير، و زبانش را لگام بند، و دستش را كوتاه نما، و سينه وي را تنگ فرما، و او را جلوگيري كن از اينكه به من يا به كسي از بستگانم و كساني كه امورشان مورد اهتمام من است، و يا چيزي كه تو به من عطا فرموده و روزي داده و بر من ارزاني داشته اي، (چه اندك باشد و چه بسيار) شر و بدي رساند. اي كسي كه نسبت به من از رشته ي رگ گردن نزديكتر هستي، اي كسي كه ميان انسان و دل او حايل مي گردي و از خود او به وي نزديكتري، اي كسي كه در تماشاگاه بالاتر قرار داري، اي كسي كه هيچ چيز مشابه تو نيست، و تنها تو شنوا و آگاه مي باشي.

اي كسي كه معبودي جز تو نيست، به حق اينكه معبودي جز تو نيست، از من خرسند باش، اي كسي كه معبودي جز تو نيست، به حق اينكه معبودي جز تو نيست، بر من رحم آر. اي كسي كه معبودي جز تو نيست، به حق اينكه معبودي جز تو نيست، توبه ي مرا بپذير.



[ صفحه 402]



اي كسي كه معبودي جز تو نيست، به حق اينكه معبودي جز تو نيست، مرا از آتش جهنم آزاد فرما، اي كسي كه معبودي جز تو نيست، به حق اينكه معبودي جز تو نيست، تفضل فرما و حوايج دنيوي و اخروي ام را برآورده ساز، براستي كه تو بر هر چيز توانايي.

16- همچنين بگو:

«ألحمدلله عدد ما خلق، و الحمدلله مثل ما خلق، و الحمدلله ملاء ما خلق، و الحمدلله مداد كلماته، و الحمدلله زنة عرشه، و الحمدلله رضي نفسه، لا اله الا الله الحليم الكريم، لا اله الا الله العلي العظيم، سبحان الله رب السماوات و الأرضين و ما بينهما و رب العرش العظيم. أللهم، اني أعوذبك من درك الشقآء. و أعوذبك من شماتة الأعدآء، و أعوذبك من الفقر و الوقر، و أعوذبك من سوء المنظر في الأهل و المال و الولد.»

- ستايش براي خداوند به شماره تمام آفريدگانش، و ستايش براي خدا مثل آنچه كه آفريده است، و ستايش براي خدا به اندازه پري آنچه كه خلق فرموده، و ستايش براي خداوند به اندازه ي كشش كلمات [و موجودات] اش، و ستايش براي خداوند به اندازه ي وزن عرش الهي، و ستايش براي خداوند به اندازه ي خشنودي وجود او، معبودي جز خداوند بردبار بزرگوار نيست، معبودي جز خداوند بلند مرتبه ي بزرگ نيست، پاك و منزه است خداوندي كه پروردگار آسمانها و زمينها و تمام آنچه كه در آن دو هستند، و پروردگار عرش عظيم مي باشد. خداوندا، براستي كه من به تو پناه مي برم از گرفتار شدن به بدبختي [يا رنج]، و به تو پناه مي برم از شماتت دشمنان، و به تو پناه مي برم از ناداري و هر بار سنگين، و به تو پناه مي برم از بد منظري در رابطه با بستگان، دارايي و فرزندانم.

سپس ده بار بر پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله صلوات بفرست.

17- بخوان دعايي را كه روايت شده امام زين العابدين عليه السلام فرمود: «اگر اين كلمات را بگويم، ديگر باكي ندارم، هر چند تمام انس و جن عليه من گرد هم آيند، كه به اين صورت است:

«بسم الله، بالله، و من الله، و الي الله، و في سبيل الله، أللهم، اليك أسلمت نفسي، و اليك وجهت وجهي، و اليك فوضت أمري، فاحفظني بحفظ الايمان من بين يدي و من خلفي و عن يميني و عن شمالي و من فوقي و من تحتي، و ادفع عني بحولك و قوتك، فانه لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم.»



[ صفحه 403]



- به نام خدا، به وسيله ي خدا، و از خدا، و به سوي خدا، و در راه خدا. خداوندا، خود را تنها به تو سپردم، و روي [و تمام وجود] م را تنها به سوي تو نمودم، و امورم را فقط به تو واگذار نمودم، پس با حفظ ايمان مرا از پيشاپيش و از پشت و از راست و چپ و از بالا و زير نگاه دار، و به حول و قدرت خويش از من دفاع كن، زيرا هيچ تحولي و قدرتي نيست مگر به خداوند بلند پايه ي بزرگ.

18- بخوان دعايي را كه روايت شده حضرت اباالحسن امام كاظم عليه السلام مي فرمود: هنگام شام و غروب آفتاب و به سر آمدن روز بگو:

«بسم الله الرحمن الرحيم، ألحمدلله الذي لم يتخذ ولداً، و لم يكن له شريك في الملك، ألحمدلله الذي يصف و لا يوصف، و يعلم و لا يعلم، يعلم خآئنة الأعين و ما تخفي الصدور. و أعوذ بوجه الله الكريم و باسم الله العظيم من شر ما ذرأ و برأ، و من شر ما تحت الثري، و من شر ما ظهر و بطن، و من شر ما كان في الليل و النهار، و من شر أبي مرة و ما ولد، و من شر الرسيس، و من شر ما وصفت و ما لم أصف. ألحمدلله رب العالمين.»

- به نام خداوند رحمت گستر مهربان، ستايش خداوندي را كه هيچ كس را به فرزندي نگرفته، و هيچ شريكي در فرمانروايي ندارد، ستايش خداوندي را كه توصيف مي كند ولي توصيف نمي شود، و مي داند و كسي نمي تواند چيزي را به او بياموزد، از خيانت چشمها و آنچه كه دلها آن را مي پوشاند آگاه است، و پناه مي برم به روي [و اسماء و صفات] بزرگوار خداوند به نام بزرگ خدا، از شر تمام آنچه كه آفريده و خلق نمود، و از شر آنچه كه در زير خاك است، و از شر آنچه كه آشكار و يا پنهان است، و از شر آنچه در شب و روز است، و از شر «ابي مرة» و فرزندان او، و از شر «رسيس» و از شر آنچه كه توصيف نمودم و يا توصيف ننمودم، ستايش براي خداوندي كه پروردگار عالميان است.

سپس فرمود: مقصود از «ابي مرة و رسيس» درندگان و شيطانهاي رانده شده و ذريه ي وي هستند.»

مؤلف كتاب «صحاح» نيز مي گويد: «ابن قتره ماري خبيث است» [5] بنابراين، ممكن است كه مقصود از اين دعا، پناه بردن از شر آن باشد؛ و نيز امكان دارد كه



[ صفحه 404]



مقصود ابليس و ذريه ي آن باشد و حضرت آن را به مار خبيث تشبيه فرموده باشد؛ در بعضي از نسخه ها نيز «ابي مرة» آمده كه آن به صواب نزديك تر است، زيرا اين دعا پناه بردن به خدا از شيطان و ذريه ي اوست، و ديگر اينكه هيچگاه «ابوقتره» استعمال نمي شود بلكه مي گويند: «ابوفتره»، چنانكه شيخ طوسي در مصباح كبير [6] در دعا و حرز روز چهارشنبه ذكر نموده است.

اما اينكه فرمود «و من شر الرسيس»، صاحب «صحاح» [7] آورده: «رس الميت» يعني ميت در قبر گذاشته شد، و «رس» و «قد رسست بينهم» نيز به معناي آشتي دادن مردم، و همچنين به معناي افساد و دو به هم زني آمده و از اضداد است؛ بنابراين، شايد مقصود از آن پناه بردن از فساد و تباهي و مرگ و امور مربوط به آن باشد.


پاورقي

[1] يس (36): 9.

[2] رجوع شود به مصباح المتهجد، ص 90.

[3] اين لفظ ظاهراً در اصل «أخرج» بوده است، كه در نسخه برداري اشتباهاً به اين صورت نوشته شده است.

[4] مصباح المتهجد، ص 90.

[5] صحاح، ماده ي قتر، ج 2، ص 786.

[6] مصباح المتهجد، ص 479- البته در نسخه ي چاپ شده ي مصباح المتهجد نيز «ابن قتره» آمد است.

[7] صحاح، ماده ي رسس، ج 3، ص 934.


بازگشت